جستجوی پیشرفته
بازدید
93340
آخرین بروزرسانی: 1400/09/07
 
کد سایت fa1708 کد بایگانی 1425 نمایه تفاوت‌ها و اشتراکات شیعه و اهل‌سنت در مسئلۀ مهدویتتراکات شیعه و اهل سنت در مسئله مهدویت
خلاصه پرسش
در موضوع مهدویت آیا بین نگاه شیعه و اهل‌سنت تفاوت وجود دارد؟
پرسش
دیدگاه اهل‌سنت نسبت به امام زمان(عج) چیست؟ آیا تفاوت‌هایی بین نگاه شیعه و اهل‌سنت در این باره وجود دارد؟
پاسخ اجمالی

باور داشت مهدویت و اندیشۀ ظهور مهدی(عج) بخش مهمی از عقاید اسلامی به حساب می‌آید که بر اساس بشارت‌های پیامبر گرامی اسلام(ص) میان تمام فرقه‌ها و مذاهب اسلامی شکل گرفته است. احادیث مربوط به حضرت مهدی(عج) در بسیاری از کتاب‌های معروف اهل‌سنت نیز آمده است و با دقت کافی در این احادیث می‌بینیم که بین دو مذهب تشیع و تسنن مشترکاتی در رابطه با امام زمان وجود دارد که این مشترکات عبارت‌اند از:

  1. حتمی بودن ظهور و قیام حضرت مهدی(عج)،
  2. نسب حضرت مهدی(عج): حضرت مهدی(عج) از اهل‌بیت و فرزندان رسول خدا(ص)، از نسل حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س).
  3. ویژگی‌های جسمانی حضرت مهدی(عج): قدرت‌مند بودن آن حضرت هنگام ظهور، چهرۀ نورانی، پیشانی بلند و بینی کشیده، خال بر گونه.
  4. هم‌نام بودن حضرت مهدی عج) با پیامبر(ص)،
  5. زمینه‌های ظهور: ناامیدی کامل مردم، فراگیر شدن ستم.
  6. نشانه‌های ظهور: ندای آسمانی، خروج سفیانی، خسف در بیداء، قتل نفس زکیه.
  7. امور مربوط به حضرت مهدی(عج): اصلاح امر ظهور مهدی(عج) در یک شب، محل ظهور، بیعت با حضرت مهدی(عج)،

نزول فرشتگان برای یاری، نزول حضرت عیسی و اقتدا به حضرت مهدی(عج).

البته گروهی از اهل‌سنت - بر خلاف شیعه-، ولادت امام زمان(عج) در سال 255 هـ.ق و غیبت طولانی ایشان را نمی‌پذیرند، بلکه عقیده دارند که آن‌حضرت مقارن ظهور(مثلا چهل سال قبل از ظهور) به دنیا می‌آید، و زمین را پر از عدل و داد می‌کنند و آن موعودی است که از تبار و اولاد فاطمه(س) است.

پاسخ تفصیلی

مسئلۀ مهدویت و عقیده به حضرت مهدی منتظر(عج) در میان مسلمانان اهمیت زیادی دارد. این موضوع اختصاص به شیعه ندارد، بلکه اهل‌سنت در این موضوع به طور عموم با شیعه موافقت دارند و روایات زیادی که به حد تواتر معنوی می‌رسد، دربارۀ حضرت مهدی(عج) نقل می‌کنند.

احادیثی که در رابطه با حضرت مهدی(عج) در نظر اهل‌سنت به تواتر معنوی رسیده، بیش از صد حدیث است و در تمامی این احادیث به ظهور حضرت مهدی(عج) اشاره شده است. آنان معترف‌اند بیش از بیست نفر از صحابه، از زبان پیامبر اکرم(ص) در رابطه با حضرت مهدی(عج) روایت نقل کرده‌اند که همۀ اینها در بسیاری از منابع معروف اسلامی و متون اصلی حدیثی اعم از: سنن، معاجم، مسانید، مانند: سنن ابوداوود، سنن ترمذی، سنن ابن ماجه، مسند احمد، صحیح حاکم، بزاز، معجم طبرانی، دیده می‌شود.[1]

از منابع و گفته‌های علمای اهل‌سنت، می‌توان برداشت کرد که مهدی(عج) از فرزندان فاطمه‏(س) است و ظهور خواهد کرد.

علمای اهل‌سنت و موضوع ظهور

علمای اهل‌سنت در رابطه با موضوع ظهور این‌گونه اظهار نظر کرده‌اند:

راجع به ظهور مصلح آخر الزمان در میان اصحاب و تابعین از قرن اوّل هجرت و بعد از آن تا به امروز خلافی نبوده و همه(علمای اهل‌سنت) بر ظهور آن‌حضرت اتفاق داشته و دارند. و اگر کسی در صحت احادیث آن و صدور این بشارت از پیامبر اسلام(ص) تردید می‌کرد، حمل بر عدم استقامت یا بی‌اطلاعی او می‌کردند. به همین جهت تاکنون کسی مدعیان مهدویت را به انکار اصل ظهور حضرت مهدی(عج) رد نکرده است.

در این راستا سویدی می‌گوید: آنچه بر آن اتفاق دارند این است که مهدی(عج) آن‌کسی است که در آخرالزمان قیام خواهد کرد و زمین را پر از عدل و داد می‌کند.[2]

خیرالدین آلوسی یکی دیگر از علمای اهل‌سنت می‌گوید: بر اساس صحیح‌ترین گفته‌ها نزد اکثر اندیشمندان ظهور مهدی(عج) از جمله نشانه‌های قیامت است و نظر برخی از اهل‌سنت که آمدن وی را انکار نموده‌اند فاقد ارزش و اعتبار است.[3]

دربارۀ ظهور آن‌حضرت کتاب‌های متعدد و متنوعی از سوی علمای اهل‌سنت تألیف شده است، به گونه‌ای که شیخ محمد ایروانی در کتاب الامام المهدی(عج) می‌نویسد: اهل‌سنت، کتاب‌های متعددی در گردآوری روایات مربوط به امام مهدی(عج) و این‌که در آخر الزمان شخصی به اسم مهدی(عج) ظهور خواهد کرد، نوشته‌اند. تا حدی که من اطلاع دارم اهل‌سنت بیش از سی کتاب در این باره تألیف کرده‌اند.[4]

هر چند این مسئله مورد اتفاق اهل‌سنت و شیعه است؛ اما تعداد انگشت شماری از اهل‌سنت احادیث مربوط به امام مهدی(عج ) را ضعیف می‌انگارند. مثلا ابن خلدون در تاریخ خود این احادیث را ضعیف می‌شمارد[5] و یا رشید رضا(مؤلف تفسیر المنار) در ذیل آیۀ 32 سورۀ توبه به ضعیف بودن احادیث مربوط به مهدویت اشاره می‌کند.[6] البته، این دو دلیلی بر ادعای خود نیاورده و تنها به مطالبی واهی استناد کرده‌اند. سخنان آن دو از سوی دیگر علمای اهل‌سنت به شدت رد شده است.

در تألیفات علمای شیعه نیز به آن دو پاسخ داده شده است. خود ابن خلدون در بیان عقیدۀ مسلمانان در مورد امام مهدی(عج) می‌نویسد: مشهور بین همۀ اهل اسلام این است که حتما در آخرالزمان مردی از اهل‌بیت(ع) ظهور می‌کند که دین را حمایت و عدل را آشکار می‌کند و مسلمانان از او پیروی می‌کنند و او بر ممالک اسلامی استیلا می‌یابد. آن شخص مهدی (عج) نامیده می‌شود.[7] بنابراین، ضعیف شمردن احادیث از سوی وی خدشه‌ای بر اتفاق نظر اهل‌سنت در مورد ظهور مهدی(عج ) وارد نمی‌کند؛ زیرا این اعتقاد ناشی از کثرت احادیثی است که از طرق عامه نقل شده است.

در زیر به ذکر برخی از کسانی که این‌گونه احادیث را در کتاب‌های خود آورده‌اند می‌پردازیم. هر چند تقریبا می‌توان ادعا کرد که تمام کتاب‌های معتبر حدیثی اهل‌سنت حداقل چند مورد از احادیث امام مهدی(عج ) را ذکر کرده‌اند:

  1. ابن سعد (متوفی 230 هـ)؛ 2. ابن ابی شیبه (متوفی 235 هـ)؛ 3. احمد بن حنبل (متوفی 241 هـ)؛ 4. بخاری (متوفی 273 هـ)؛ 5. مسلم (متوفی 261 هـ)؛ 6. ابن ماجه (متوفی 273 )؛ 7. ابوبکر اسکافی (متوفی 273 هـ)؛ 8. ترمذی (متوفی 279 هـ)؛ 9. طبری (متوفی 380 )؛ 10. ابن قتیبه دینوری (متوفی 276 )؛ 11. حاکم نیشابوری (متوفی 405 )؛ 12. بیهقی (متوفی 458 )؛ 13. خطیب بغدادی (متوفی 463 )؛ 14. ابن اثیر جزری (متوفی 606 ).[8]

یکی دیگر از علمای اهل‌سنت می‌نویسد: روایات فراوانی دربارۀ مهدی(عج) وجود دارد که به حدتواتر می‌رسد. این امر در میان علمای اهل‌سنت شیوع دارد، به گونه‌ای که از جمله معتقدات آنان به شمار می‌آید. نیز یکی دیگر از علمای اهل‌سنت نوشته است: احادیث مهدی(عج) به طرق گوناگون و متعدد از صحابه نقل و بعد از آنان از تابعان نقل شده است، به گونه‌ای که مجموع آنها مفید علم قطعی است. به همین دلیل ایمان به ظهور مهدی (عج) واجب است، همان‌گونه که این وجوب در نزد اهل‌علم ثابت بوده و در عقاید اهل‌سنت و جماعت مدون شده است.[9]

ابن کثیر نیز در البدایة و النهایة می‌نویسد: مهدی(عج) در آخرالزمان می‌آید و زمین را پر از عدل و قسط می‌کند همان‌گونه که پر از جور و ظلم شده است. ما احادیث مربوط به مهدی(عج) را در جلد جداگانه‌ای گرد آوردیم، همان‌گونه که ابوداوود در سنن خود کتاب جداگانه‌ای را به آن اختصاص داده است.[10] از این مطالب که از بزرگان اهل‌سنت نقل شد، معلوم می‌شود که مسئلۀ مهدویت و اعتقاد به ظهور مهدی(عج) جزو عقاید ثابت اهل‌سنت و جماعت است و احادیث مربوط به ظهور آن‌حضرت در میان آنان به حد تواتر رسیده است.

اشتراکات مهدویت از دیدگاه شیعه و اهل‌سنت

با توجه به مطالبی که بیان شد، به این نتیجه می‌رسیم که در مسئلۀ مهدویت بین اهل‌سنت و شیعه مشترکاتی وجود دارد. در این‌جا مشترکاتی که در رابطه با امام زمان(عج) بین دو مذهب تشیع و تسنن وجود دارد، اشاره می‌شود:

  1. حتمی بودن ظهور و قیام حضرت مهدی(عج)،
  2. نسبت حضرت مهدی(عج)،

نسبت حضرت مهدی(عج) در دیدگاه شیعه مشخص است؛ اما اهل‌سنت در موارد معینی به آن اشاره کرده‌اند.

2-1. حضرت مهدی(عج) از اهل‌بیت(ع) و فرزندان رسول خدا(ص): ابن ماجه در سنن خود نقل کرد که پیامبر(ص) فرمود: "المهدی ]عج[ منا اهل البیت یصلحه الله عزوجل فی لیلة".[11]

2-2. حضرت مهدی(عج) از نسل حضرت علی(ع): سیوطی در عرف الوردی نقل کرده است که رسول خدا(ص) دست علی(ع) را گرفت و فرمود: "سیخرج من صلب هذا فتی یملأ الارض قسطاً و عدلاً".[12]

2-3. حضرت مهدی(عج) از نسل فاطمه‏(س) است. ابن ماجه از ام سلمه نقل کرده است که وی از رسول خدا(ص) چنین شنید: "المهدی من ولد فاطمه".[13]

  1. ویژگی‌های جهانی حضرت مهدی(عج)،

اوصافی که در کتاب‌های اهل‌سنت برای امام مهدی(عج) ذکر شد، بر گرفته از احادیثی است که آنان از پیامبر اسلام(ص) نقل می‌کنند و در کلیات با اوصاف ذکر شده در کتاب‌های علمای شیعه فرقی ندارد.

3-1. قدرت‌مند بودن آن‌حضرت هنگام ظهور: در روایات فراوانی تأکید شده است که حضرت مهدی(عج) هنگام ظهور دارای بدنی بسیار قدرت‌مند است.[14]

3-2. چهرۀ نورانی: جوینی از رسول خدا(ص) روایت کرده است: "المهدی ]عج[ من ولدی ... کانّ وجهه کوکب درّی".[15]

3-3. پیشانی بلند و بینی کشیده: صنعانی از رسول خدا(ص) نقل کرده است: "ان المهدی ]عج[ اقنی اجلی".[16]

3-4. خال بر گونه: بر گونۀ راست مهدی(عج)، خالی مشکی وجود دارد.[17]

3-5. ظهور در سن چهل سالگی: البته از نظر شیعه ظهور حضرت در سن پیری، ولی به هیئت و صورت چهل سالگی است.

  1. هم‌نام بودن حضرت مهدی(عج) با پیامبر(ص)،

اهل‌سنت و شیعه اتفاق نظر دارند که حضرت مهدی(عج) هم‌نام رسول خدا(ص) است.[18]

  1. زمینه‌های ظهور،

5-1. ناامیدی کامل مردم: داود ابن کثیر الرقی می‌گوید: به امام صادق‌(ع) عرض کردم: این موضوع(ظهور) برای ما طولانی شد، تا بدان‌جا که سینه‌های ما تنگ شده است. حضرت فرمود: هنگامی که ناامیدی از فرج بیش از همه چیز شد، منادی از آسمان به اسم قائم ندا خواهد داد.[19]

5-2. فراگیر شدن ستم: رسول خدا(ص) در این باره فرموده است: "اگر از دنیا بیش از یک روز باقی نماند، خداوند آن‌روز را چنان طولانی خواهد کرد، تا این‌که مردی از اهل‌بیتم برانگیخته شود و زمین را آکنده از عدل و قسط کند، آن‌گونه که پر از ظلم و جور شده باشد".[20]

  1. نشانه‌های ظهور،

6-1. ندای آسمانی: رسول گرامی اسلام(ص) فرمود: "در ماه محرم بانگی از آسمان برآید بدین مضمون که برگزیدۀ خداوند فلان(مهدی) است، پس سخنش را بشنوید و از او پیروی کنید".[21]

6-2. خروج سفیانی،

6-3. خسف در بیداء: واژۀ خسف به معنای فرو رفتن و پنهان شدن و بیداء نام سرزمینی بین مکه و مدینه است. منظور از این نشانۀ این است که سفیانی با لشکری عظیم، به قصد جنگ با حضرت مهدی(عج) عازم مکه می‌شود. آنان در بین مکه و مدینه و در محل معروف بیداء به گونه‌ای معجزه‌آسا در زمین فرو می‌روند.[22]

6-4. قتل نفس زکیه: کشته شدن انسانى پاک و بی‌گناه در آستانۀ قیام حضرت مهدی(عج) پشت شهر کوفه.[23] قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّةِ بِظَهْرِ الْکُوفَةِ فِی سَبْعِینَ، وَ الْمَذْبُوحُ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ.

  1. امور مربوط به ظهور حضرت مهدی(عج)،

7-1. اصلاح امر ظهور مهدی(عج) در یک شب.[24]

7-2. محل ظهور: وجه اشتراک روایات این است که ظهور آن‌حضرت از مکه و از کنار کعبه آغاز خواهد شد.[25]

7-3. بیعت با حضرت مهدی(عج): یکی از موضوعاتی که در منابع شیعی و سنی مورد توجه قرار گرفته، بیعت یاران حضرت مهدی(عج) با ایشان، در طلیعۀ ظهور است.[26]

7-4. نزول فرشتگان برای یاری حضرت مهدی(عج)،[27]

7-5. نزول عیسی(ع) و اقتدا به حضرت مهدی(عج): رسول گرامی اسلام(ض) فرمود: "مهدی می‌بیند که عیسی فرود آمده و گویا آب از موهایش می‌چکد. پس به او می‌گوید: جلو برو به نماز بایست. عیسی پاسخ می‌دهد: نماز برای تو به پا شد و آن‌گاه پشت سر مهدی(عج) به نماز می‌ایستد".[28]

  1. ویژگی‌های حکومت مهدی(عج)،

8-1. عدالت گستری،[29]

8-2. رفاه و آسایش عمومی: رسول اکرم(ص) فرمود: "مهدی(عج) در امت من خواهد بود... مردم در زمان او چنان زندگی خواهند کرد که هرگز قبل از آن زندگی نکرده‌اند.[30]

8-3. رضایت همگانی از حکومت مهدی(عج)،[31]

8-4. امنیت همه جانبه،[32]

8-5. احساس بی‌نیازی در مردم: پیامبر فرمود: "شما را به مهدی بشارت می‌دهم به هنگام ظهور او خداوند دل‌های امت محمد را سرشار از بی‌نیازی می‌کند.[33]

8-6. غلبه اسلام بر سایر ادیان،

8-7. جهانی بودن حکومت حضرت مهدی(عج): امام صادق(ع) فرمود: "هنگامی که قائم قیام نماید، هیچ زمینی نخواهد ماند، مگر آن‌که در آن ندای شهادتین سر داده شود".

تفاوت مهدویت از دیدگاه شیعه و اهل‌سنت

  1. اختلاف در ولادت

شیعۀ دوازده امامی معتقد است، امام مهدی(عج) فرزند امام حسن عسکری(ع) است و هم اکنون نیز زنده و غایب است، ولی اهل‌سنت هر چند به اتفاق به مهدویت معتقدند و به دلیل وجود روایت‌های متواتر ظهور حضرت مهدی(عج) در آخرالزمان را جزو اعتقادات قطعی خود می‌دانند؛ اما در مورد نسب و ولادت ایشان به چند گروه تقسیم می‌شوند.

1-1. عده‌‌ای از اهل‌سنت ادعا دارند که مهدی(عج) همان عیسی مریم(س) است و در این‌مورد به خبری واحد که از انس بن مالک نقل شده است، استناد می‌کنند.[34]

1-2. تعداد اندکی نیز مدعی‌اند که مهدی(عج) از اولاد عباس بن عبدالمطلب است. آنان به خبر واحدی استناد می‌کنند که در کنز العمال ذکر شده است.[35]

1-3. عده‌ای نیز معتقدند مهدی(عج) از اولاد امام حسن مجتبی(ع) است، نه امام حسین(ع).[36]

1-4. گروهی می‌گویند: پدر امام مهدی(عج) هم‌نام پدر پیامبر اسلام(ص) است و چون نام پدر حضرت محمد(ص) عبدالله بود، پس مهدی(عج) بن حسن عسکری(ع) نمی‌تواند مهدی(عج) موعود باشد. مستند این احتمال هم باز خبری است که در کنز العمال ذکر شده است.[37]

1-5. جمعی از آنان مانند شیعۀ دوازده امامی معتقدند که امام مهدی(عج ) از اولاد پیامبر(ص) و فاطمه(س) است و حضرت عیسی نیز به هنگام ظهور امام مهدی(عج) به یاری او خواهد شتافت و در نماز به آن‌حضرت اقتدا خواهد کرد.

چنان‌که در گزارش‌های متعدد آمده است. به عنوان نمونه، ام سلمه نقل می‌کند:

رسول خدا(ص) فرمود: "المهدی من عترتی من ولد فاطمه"؛[38] مهدی(عج) از عترت من و از فرزندان فاطمه است.

جابر بن عبدالله از پیامبر(ص) نقل می‌کند که حضرت عیسی(ع) به هنگام ظهور مهدی(عج) نزول خواهد کرد.[39]

عبدالله بن عمر می‌گوید: "المهدی الذی ینزل علیه عیسی بن مریم و یصلی خلفه عیسی"؛[40] مهدی(عج) کسی است که عیسی بن مریم بر او نزول می‌کند و پشت سر او نماز می‌خواند.

 این گروه حدیثی را که می‌گوید: "مهدی از اولاد عباس بن عبدالمطلب است". قبول نمی‌کند.

ذهبی می‌گوید: این خبر را فقط محمد بن ولید نقل کرد. او از کسانی است که احادیث را جعل می‌کرد.[41] البته این گروه نیز تولد حضرت مهدی(عج) و غیبت او را قبول ندارند. ابن حجر ادعا می‌کند: همۀ مسلمانان غیر از امامیه معتقدند که مهدی(عج) غیر از حجت(عج) است؛ چون غیبت یک شخص آن هم با این مدت طولانی از خوارق عادات است ... .[42]

در پاسخ گروه اخیر باید گفت؛ اوّلا: روایات نبوی متعددی وجود دارد که امامان دوازده‌گانه(ع) را با نام‌های آنان به طور روشن معرفی کرده‌اند؛ لذا سخن او باطل است. از ابن عباس روایت شده است که شخصی یهودی به نام نعثل نزد رسول خدا(ص) آمد و سوال‌های بسیاری را مطرح کرد. او از اوصیا نیز پرسید. حضرت در پاسخ فرمود: "نخستین وصی من علی، پس از او حسن، حسین(ع) و امامان نه‌گانه از فرزندان اویند". نعثل پرسید گفت: نام آنان چیست. حضرت، نام تک تک امامان را تا امام دوازدهم(عج) شمرد. رسول خدا، در پاسخ جابر بن عبدالله انصاری که از ائمۀ بعد از علی(ع) سوال کرده بود، فرمود: "بعد از علی، حسن، حسین امام هستند. سپس سید العابدین، سپس محمد بن علی باقر، تو او را خواهی دید. وقتی او را دیدی سلام مرا برسان. سپس جعفر بن محمد صادق، سپس موسی بن جعفر کاظم، سپس علی بن موسی الرضا، سپس محمد بن علی جواد، سپس علی بن محمد نقی، سپس حسن بن علی زکی، و پس از او قائم بالحق مهدی امت من(محمد بن حسن) صاحب زمان امام است. او زمین را پر از قسط و عدل می‌کند، همان‌گونه که پر از ظلم و جور شده است".[43]

ثانیا: شواهد تاریخی و گزارش‌های بسیاری وجود دارد که ولادت آن‌حضرت و ایام کودکی او را نقل کرده‌اند.

برای نمونه چند مورد از اقوال اهل‌سنت نقل می‌شود:

  1. حافظ سلیمان حنفی می‌گوید: خبر معلوم نزد محققان و موثقان این است که ولادت قائم(عج) در شب پانزدهم شعبان (255 ق) در شهر سامرا واقع شده است.[44]
  2. خواجه محمد پارسا در کتاب فصل الخطاب گفته است: یکی از اهل‌بیت ابو محمد بن عسکری است که فرزندی جز ابوالقاسم که قائم و حجت و مهدی(عج) و صاحب الزمان نامیده می‌شود، باقی نگذاشت. او در نیمۀ شعبان سال 255 هجری متولد شد. مادرش نرجس نام دارد. او هنگام شهادت پدرش پنج سال داشت.[45]
  3. ابن خلکان در وفیات الاعیان می‌نویسد: ابوالقاسم محمد فرزند حسن عسکری فرزند علی هادی فرزند محمدجواد.... دوازدهمین امام از ائمۀ دوازده‌گانۀ شیعه است که به "حجت" معروف است... ولادت او روز جمعه نیمۀ شعبان سال 255 هـ. ق است.[46]
  4. ذهبی نیز در سه کتاب از کتاب‌هایش به ولادت امام مهدی(عج) اشاره کرده و در کتاب العبر فی خبر من غبر و در حوادث سال 256 هـ. ق می‌نویسد: در این سال محمدبن حسن بن علی الهادی، فرزند محمدجواد، فرزند علی الرضا، فرزند موسی الکاظم، فرزند جعفر الصادق علوی حسینی به دنیا آمد. کنیه‌اش ابوالقاسم است و رافضیان او را الخلف الحجة مهدی(عج) منتظر و صاحب الزمان می‌نامند. او آخرین امام از ائمۀ دوازده‌گانه است.[47]
  5. خیر الدین زرکلی (متوفی 1396 هـ. ق) از علمای معاصر اهل‌سنت نیز در کتاب الاعلام می‌نویسد: او در سامرا به دنیا آمد و هنگام وفات پدرش پنج سال داشت. و گفته شده است، در شب نیمۀ شعبان سال 255 به دنیا آمده و در سال 265 هـ. ق، غایب شده است.[48]

آیت الله العظمی صافی در کتاب مهَدویت بیش از 77 نفر از علمای اهل‌سنت را نام می‌برد که هر یک، به نحوی، ولادت آن‌حضرت را بیان کرده‌اند.[49]

بنابراین، اگر برخی از اهل‌سنت می‌گویند: حضرت مهدی(عج) به دنیا نیامده است، ادعایی بی‌اساس است که حتی با گفته‌ها و نوشته‌های بزرگان خودشان نیز سازگار نیست. شاید برخی از اهل‌سنت، مانند ابن حجر هیثمی طولانی بودن عمر را دلیل بر عدم ولادت امام مهدی(عج) بدانند، ولی باید گفت: خدایی که قادر است عیسی بن مریم را زنده نگهدارد تا به مهدی(عج) اقتدا کند. و حضرت یونس(ع) را در شکم ماهی محافظت کند. و یا به حضرت نوح(ع) 1450 سال، یا 2300 سال، یا 2500، یا 2800 سال عمر دهد، آیا قدرت ندارد به مهدی(عج ) عمر طولانی عنایت کند؟[50] خود اهل‌سنت نیز به زنده بودن عیسی(ع)، خضر(ع)، صالح(ع) و ... معتقدند.

بنابر این ولادت حضرت مهدی(عج) امری است مسلم و قطعی و خود اهل‌سنت هم به آن اعتراف دارند.

محمد بن علی حمزه می‌گوید: از حضرت عسکری(ع) شنیدم که فرمود: "ولی خدا و حجت او بر بندگان و خلیفۀ من در شب نیمۀ شعبان سال 255 به هنگام سپیده دم به دنیا آمد".[51]

  1. اختلاف در عصمت امام زمان(عج)

بیشتر علمای اهل‌سنت به عصمت امام زمان عقیده ندارند و آن‌حضرت را یک انسان عادی به حساب می‌آورند که احتمال ارتکاب برخی گناهان و اشتباهات مثل هر انسان دیگری از او می‌رود. این عقیده را ابن کثیر و بسیاری از علمای اهل تسنن بدان اهتمام ورزیده‌اند.[52] اهل‌سنت در این باور به حدیثی منقول از نبی اکرم(ص) استناد می‌کنند که فرمود: "مهدی از ما اهل‌بیت است و خداوند وی را در یک شب اصلاح می‌کند".[53] اما از دیدگاه شیعه همۀ امامان معصوم‌اند و دربارۀ آنان احتمال اشتباه و خطا داده نمی‌شود.

  1. انکار غیبت

علمای شیعه اتفاق نظر دارند که سال غیبت مهدی(عج)، سال 329 هـ ق است. آنان بر این باورند که ایشان همچنان زنده است تا زمانی که خداوند متعال به ایشان اجازۀ ظهور دهد. چنین باوری بر اساس احادیث و روایات نقل شده از نبی اکرم(ص) و اهل‌بیت(ع) است. روایاتی که پیش از رخ دادن غیبت و یا برخی از آنها صد سال و یا دویست سال قبل از ولادت حضرت مهدی(عج) صادر شده است.

اما بیشتر دانشمندان اهل‌سنت اعتقاد به غیبت امام زمان(عج) ندارند که در این‌جا از بیان ادله و رد آنها به جهت اختصار صرف نظر کردیم.

این مختصر، مطالبی بود در رابطه با دیدگاه اهل‌سنت نسبت به امام زمان. در پایان مهم‌ترین مطلبی که دربارۀ امام زمان از زبان اهل‌سنت می‌توان بیان کرد، مسئلۀ فتاوای چهارگانۀ صادره در حق فرد منکر اعتقاد به ظهور امام مهدی(عج) است.

این اشخاص عبارت‌اند از: ابن حجر هیثمی شافعی، 2. شیخ احمد ابوسرور بن صباحنفی، 3. شیخ محمد بن محمد خطابی مالکی، 4. شیخ یحیی بن محمد حنبلی.

همۀ این افراد معتقدند که شخص منکر اعتقاد به ظهور باید مجازات شود. و تصریح کرده‌اند که واجب است که چنین شخصی را بزنند و او را تحقیر کنند، تا ادب شود و به حق روی آورد و در غیر این صورت واجب القتل و مهدور الدم است.[54]


[1]. ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر(تاریخ ابن خلدون‏)، تحقیق خلیل شحادة، ج 1، ص 388، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، 1408ق،

.[2] سویدی، سبائک الذهب، ص 78.

.[3] به نقل از: محقق راد، مصطفی، اسلام و آینده جهان.

 .[4]ایروانی، محمد باقر، الامام المهدی (ع)، ص 11، مرکز الأبحاث العقائدیة، بی‌تا.

[5]. دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر(تاریخ ابن خلدون‏)، ج 1، ص 388 – 410، به بررسی احادیث در مورد امام مهدی(ع) پرداخته است.

[6]. قلمونی حسینی، محمد رشید بن علی رضا، تفسیر القرآن الحکیم (تفسیر المنار)، ج 9، ص 499، ج10، ص 393، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتب، 1990م.

[7]. دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر(تاریخ ابن خلدون‏)، ج 1، ص 249.

[8] در مورد کسانی که به ذکر احادیث مربوط به امام مهدی(ع) پرداخته‌اند، به، مرکز الرساله، المهدی المنتظر فی الفکر الاسلامی، ص 26 و 29، بی‌جا، بی‌تا، مراجعه شود.

[9]. نظم المتناثر فی الحدیث المتواتر، ص226، (به نقل از الطریق الی المهدی المنتظر، ص 40 - 42).

[10]. ابن کثیر دمشقی‏، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 6، ص 247 – 248، بیروت، دار الفکر، 1407ق.

[11]. ابن ماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1367، ح 4085، دار إحیاء الکتب العربیة، فیصل عیسی البابی الحلبی، بی‌تا.

[12]. سیوطی، عرف الوردی، ص 100، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا،؛ دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر(تاریخ ابن خلدون‏)، ج 1، ص 401.

[13]. سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1368، ح 4086.

[14]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج ‏2، ص 376، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏52، ص 322، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.

[15]. حمویی جوینی شافعی، ابراهیم بن سعد الدین‏، فرائد السمطین فی فضائل المرتضی و البتول و السبطین و الأئمة من ذریتهم(علیهم السلام)‏، ج ‏2، ص 314، ح 565، بیروت، مؤسسة المحمود، چاپ اول، 1400ق.

[16]. دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر(تاریخ ابن خلدون‏)، ج 1، ص 392؛ ابی یعلی تمیمی، أحمد بن علی، مسند أبی یعلی، ج 2، ص 367، دمشق، دار المأمون للتراث، چاپ اول، 1404ق.

[17]. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، محقق، مصحح، تهرانی، عباد الله، ناصح، علی احمد، ص 266، قم، دار المعارف الإسلامیة، چاپ اول، 1411ق. گنجی شافعی، البیان فی اخبار صاحب الزمان، ج 1، ص 514 و 516، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.

[18]. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، تحقیق، تعلیق، شاکر، أحمد محمد، عبد الباقی، محمد فؤاد، ج 4، ص 505، مصر، شرکة مکتبة و مطبعة مصطفی البابی الحلبی، چاپ دوم، 1395ق؛ سجستانی، أبو داود سلیمان بن أشعث، سنن ابی داود، محقق، عبد الحمید، محمد محیی الدین، ج 4، ص 106، صیدا، بیروت، المکتبة العصریة، بی‌تا؛ مقدسی سلمی، یوسف بن یحیى بن علی، عقد الدرر فی أخبار المنتظر وهو المهدی علیه السلام، محقق، بورینی، شیخ مهیب بن صالح بن عبد الرحمن، ج 1، ص 82 و 89 و 91 و 92 و 93 و 94 و 95 و 191 و 244، زرقاء، مکتبة المنار، چاپ دوم، 1410ق.

[19]. ابن أبی زینب (نعمانی)، محمد بن ابراهیم، الغیبة، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 181، تهران، نشر صدوق، چاپ اول، 1397ق.

[20]. سنن ابی داود، ج 4، ص 106، ح 4282. در الغیبة للنعمانی، ص، 186چنین آمده است: «حدثنا محمد بن یعقوب الکلینی قال حدثنا محمد بن یحیى عن أحمد بن إدریس عن محمد بن أحمد عن جعفر بن القاسم عن محمد بن الولید الخزاز عن الولید بن عقبة عن الحارث بن زیاد عن شعیب عن أبی حمزة قال دخلت على أبی عبد الله ع فقلت له أنت صاحب هذا الأمر فقال لا فقلت فولدک فقال لا فقلت فولد ولدک فقال لا قلت فولد ولد ولدک قال لا قلت فمن هو قال الذی یملأها عدلا کما ملئت ظلما و جورا لعلى فترة من الأئمة یأتی کما أن النبی ص بعث على فترة من الرسل».

[21]. خزاعی مروزی، نعیم بن حماد، کتاب الفتن، ج 1، ص 131، قاهره، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، 1414ق.

[22]. الغیبة للنعمانی، ص، 304 – 305؛ صنعانی، المصنف، ج11، ص371.

[23]. حلی، حسن بن سلیمان بن محمد، مختصر البصائر، محقق، مصحح، مظفر، مشتاق، ص 469، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ اول، 1421ق؛ أبو بکر بن أبی شیبة، الکتاب المصنف فی الأحادیث و الآثار، محقق، کمال یوسف الحوت، ج 7، ص 514، ریاض، مکتبة الرشد، چاپ اول، 1409ق.

[24]. البیان فی اخبار صاحب الزمان، ج 1، ص 487.

[25]. الغیبة للنعمانی، ص 313، ح 4.

[26]. البیان فی اخبار صاحب الزمان، ص 489.

[27]. خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الاثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، محقق، مصحح، حسینی کوهکمری، عبد اللطیف،‏ ص 11، قم، بیدار، 1401ق؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 258، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق؛ عقد الدرر، ج 1، ص 104 – 105 و 273 – 274.

[28]. ابن بطریق، یحیی بن حسن، عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، ص 429، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1407ق؛ عقدالدرر، ج 1، ص 73.

[29]. ابن ابی شیبه، مصنف، ج 7، ص 512 و 514، ح 37638 و 37653؛ سنن ابی داوود، ج 4، ص 106 و 107، ح4282 و 4285

[30]. ابن ابی شیبه، مصنف، ج 7، ص 512، ح 37638.

[31] صنعانی، المصنف، ح20770.

[32]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول صلی الله علیه و آله، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 115، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق؛ احمد بن حنبل، مسند، ج3، ص37.

[33]. عقدالدرر، ص 95.

[34]. سنن ابن ماجه، ج 5، ص 165، کتاب الفتن، ح 4039.

[35]. متقی هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، محقق، بکری حیانی، صفوة السقا، ج 14، ص 264، ح 38663، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1401ق.

[36]. ابن قیم الجوزیة، محمد بن أبی بکر، المنار المنیف فی الصحیح و الضعیف، محقق، أبوغدة، عبدالفتاح، ص 151، فصل 50، حلب، مکتبة المطبوعات الإسلامیة، چاپ اول، 1390ق.

[37]. کنزالعمال، ج 14، ص 268، ح 38678.

[38]. ابوعمرو دانی، عثمان بن سعید، السنن الواردة فی الفتن وغوائلها والساعة وأشراطها، محقق، رضاء الله بن محمد، إدریس مبارکفوری، ج 5، ص 1057، ح 575، بیروت، دار العاصمة، چاپ اول، 1416ق.

[39]. همان، ج 6، ص 237، ح 686.

[40]. المروزی، نعیم بن حماد، الفتن، ج 1، ص 373، قاهره، مکتبه التوحید، چاپ اول، 1412.

[41]. «تفرد به محمد بن الولید مولی بنی هاشم و کان یضع الحدیث». هیثمی، ابن حجر، الصواعق المحرقه، محقق، عبدالرحمن بن عبدالله ترکی - کامل محمد خراط، ج 2، ص 478، بیروت، موسسة الرسالة، چاپ اول، 1997م.

[42]. همان، ج 2، ص 482.

[43]. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 68 – 69، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق؛ دربارۀ احادیثی که نام ائمه(ع) را ذکر کرده‌اند، ر. ک: صحیح مسلم، ج 6، ص3 و 4، باب الامارة.

[44]. قندوزی حنفی، شیخ سلیمان، ینابیع المودة، ج 3، ص 171، بی‌‌جا، اسوه، بی‌‌تا.

[45]. همان.

[46]. ابن خلکان برمکی إربلی، أبو العباس شمس الدین، وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، محقق، إحسان عباس، ج 4، ص 176، بیروت، دار الفکر، بیروت، 1900م.

[47]. ذهبی، شمس الدین أبو عبد الله محمد بن أحمد، العبر فی خبر من غبر، محقق، زغلول، أبو هاجر محمد السعید بن بسیونی، ج 1، ص 373، بیروت، دار الکتب العلمیة، بی‌‌تا.

[48]. زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج 6، ص 80، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م.

[49]. صافی گلپایگانی، لطف الله، امامت و مهدویت، ج2، ص 56 ـ 241، بهمن، چاپ اول.

[50]. ر. ک: «زندگینامه حضرت نوح(ع)»، 113951.

[51]. به نقل از: کامرانی، مهدی، خورشید امامت و ولایت.

[52]. شارح سنن ابن ماجه، ج2، ص519.

[53]. سنن ابن ماجه، ج2، ص 1367، ح 4085.

[54]. علی بن حسام الدین متقی هندی، البرهان علی علامات مهدی آخرالزمان، ص 183 – 187، بیروت، دار الصحابه للتراث، 1412ق.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها