لطفا صبرکنید
بازدید
25950
25950
آخرین بروزرسانی:
1397/07/09
کد سایت
fa53202
کد بایگانی
65483
نمایه
علت سخن نگفتن حضرت زکریا(ع) با مردم
طبقه بندی موضوعی
تفسیر|پیامبران و کتابهای آسمانی|زکریا
اصطلاحات
حضرت زکریا (ع)
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی|پیامبران
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
چرا حضرت زکریا(ع) سه روز یا سه شب با مردم سخن نگفت؟
پرسش
چرا حضرت زکریا(ع) با مردم مدتی سخن نگفت؟ و حضرت زکریا(ع) طبق آیه 41 سوره آل عمران سه روز با مردم صحبت نکردند یا طبق آیه 10 مریم سه شبانه روز؛ علت این تناقض چیست؟
پاسخ اجمالی
حضرت زکریا(ع) از جمله پیامبران الهی است که قرآن کریم تعدادی از آیاتش را به معرفی شخصیت و زندگی آنحضرت اختصاص داده است.
یکی از معجزات مرتبط با این پیامبر، بچهدار شدن او و همسرش در دوران پیری است که در آیات مختلفی بدان اشاره شده است.
در فرازی از قرآن آمده است: «گفت: پروردگارا! برایم نشانهاى قرار ده. فرمود: نشانهات این است که سه روز با مردم، جز به اشاره سخن نگویی و پروردگارت را بسیار یاد کن، و شبانگاه و بامدادان [او را] تسبیح گوى».[1]
و در فراز دیگری، مشابه همین محتوا نقل شده است:
«زکریا گفت: پروردگارا! نشانهاى براى من قرار ده. خداوند فرمود: نشانه تو این است که سه شب با آنکه زبانت سالم است، قدرت سخنگفتن با مردم را نخواهی داشت».[2]
حال، به ذکر نکاتی در تفسیر این آیات میپردازیم:
1. در آیه اول «ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ؛ سه روز» ذکر شده و در آیه دوم « ثَلاث لَیَالٍ؛ سه شب»؛ این دو منافاتی با یکدیگر ندارند و تعبیر به سه روز شامل شبهای آن نیز میشود و این نوع استعمال رواج بسیاری دارد که میگوییم سه شب و روزهای آنرا نیز قصد میکنیم و یا بالعکس.[3] بنابراین، منظور این دو آیه سه شب و سه روز میباشد و منافاتی با یکدیگر ندارند.
اگر این نوع استعمال را قبول نکنیم، باید مانند دیگر آیات، هر یک از اینها را با توجه به آیه دیگر تفسیر کرد که در نتیجه جمع دو آیه، سه روز و سه شب را استنباط میکنیم.[4]
2. گفتوگو نکردن زکریا با مردم، از روی اختیار خودش نبوده که نخواهد با مردم گفتوگو کند، بلکه اعجاز و نشانه الهی این بوده که ایشان توانایی بر سخن گفتن با مردم را نداشته باشد و تنها در این فرض میتوان نشانه بودن این عمل از طرف پروردگار را پذیرفت.[5]
علاوه بر این، جلوگیری از سخن گفتن زکریا، تنها شامل سخن گفتن با مردم بود، اما ادامه آیه بیانگر آن است که در همین دوران، زبان زکریا قادر بر ذکر و مناجات با خدا بود.[6]
3. در اینکه زکریا چرا از خداوند نشانهای خواسته است؛ نظرات متفاوتی ارائه شده است که در ذیل به مهمترین آنها اشاره میشود:
الف. حضرتشان بعد از بشارت به فرزند از خداوند تقاضاى نشانهاى میکند و این نه به خاطر بیاعتمادی به وعدههاى الهى، بلکه براى تأکید بیشتر و اینکه ایمان او به این مطلب ایمان شهودى گردد، میباشد تا قلبش سرشار از اطمینان گردد، همانگونه که ابراهیم خلیل(ع) تقاضاى مشاهده صحنه معاد براى آرامش هر چه بیشتر قلبش را نمود.[7]
ب. این وعده به صورت مستقیم از طرف خداوند به ایشان گفته نشد، بلکه تعدادی از فرشتگان این پیام را به ایشان رساندند.[8] زکریا به این افراد اطمینان پیدا نکرد و احتمال داد که این افراد شیاطین باشند و طبیعتاً به خبر آنها نیز اطمینان پیدا نکرد؛ لذا از خداوند خواست اگر این وعده واقعیت دارد، نشانهای به ایشان نشان دهد.[9]
ج. زکریا این علامت را برای زمان زایمان همسرش خواست؛ به بیان دیگر از خداوند خواست که نشانهای برای زایمان همسر پیرش قرار دهد.[10]
یکی از معجزات مرتبط با این پیامبر، بچهدار شدن او و همسرش در دوران پیری است که در آیات مختلفی بدان اشاره شده است.
در فرازی از قرآن آمده است: «گفت: پروردگارا! برایم نشانهاى قرار ده. فرمود: نشانهات این است که سه روز با مردم، جز به اشاره سخن نگویی و پروردگارت را بسیار یاد کن، و شبانگاه و بامدادان [او را] تسبیح گوى».[1]
و در فراز دیگری، مشابه همین محتوا نقل شده است:
«زکریا گفت: پروردگارا! نشانهاى براى من قرار ده. خداوند فرمود: نشانه تو این است که سه شب با آنکه زبانت سالم است، قدرت سخنگفتن با مردم را نخواهی داشت».[2]
حال، به ذکر نکاتی در تفسیر این آیات میپردازیم:
1. در آیه اول «ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ؛ سه روز» ذکر شده و در آیه دوم « ثَلاث لَیَالٍ؛ سه شب»؛ این دو منافاتی با یکدیگر ندارند و تعبیر به سه روز شامل شبهای آن نیز میشود و این نوع استعمال رواج بسیاری دارد که میگوییم سه شب و روزهای آنرا نیز قصد میکنیم و یا بالعکس.[3] بنابراین، منظور این دو آیه سه شب و سه روز میباشد و منافاتی با یکدیگر ندارند.
اگر این نوع استعمال را قبول نکنیم، باید مانند دیگر آیات، هر یک از اینها را با توجه به آیه دیگر تفسیر کرد که در نتیجه جمع دو آیه، سه روز و سه شب را استنباط میکنیم.[4]
2. گفتوگو نکردن زکریا با مردم، از روی اختیار خودش نبوده که نخواهد با مردم گفتوگو کند، بلکه اعجاز و نشانه الهی این بوده که ایشان توانایی بر سخن گفتن با مردم را نداشته باشد و تنها در این فرض میتوان نشانه بودن این عمل از طرف پروردگار را پذیرفت.[5]
علاوه بر این، جلوگیری از سخن گفتن زکریا، تنها شامل سخن گفتن با مردم بود، اما ادامه آیه بیانگر آن است که در همین دوران، زبان زکریا قادر بر ذکر و مناجات با خدا بود.[6]
3. در اینکه زکریا چرا از خداوند نشانهای خواسته است؛ نظرات متفاوتی ارائه شده است که در ذیل به مهمترین آنها اشاره میشود:
الف. حضرتشان بعد از بشارت به فرزند از خداوند تقاضاى نشانهاى میکند و این نه به خاطر بیاعتمادی به وعدههاى الهى، بلکه براى تأکید بیشتر و اینکه ایمان او به این مطلب ایمان شهودى گردد، میباشد تا قلبش سرشار از اطمینان گردد، همانگونه که ابراهیم خلیل(ع) تقاضاى مشاهده صحنه معاد براى آرامش هر چه بیشتر قلبش را نمود.[7]
ب. این وعده به صورت مستقیم از طرف خداوند به ایشان گفته نشد، بلکه تعدادی از فرشتگان این پیام را به ایشان رساندند.[8] زکریا به این افراد اطمینان پیدا نکرد و احتمال داد که این افراد شیاطین باشند و طبیعتاً به خبر آنها نیز اطمینان پیدا نکرد؛ لذا از خداوند خواست اگر این وعده واقعیت دارد، نشانهای به ایشان نشان دهد.[9]
ج. زکریا این علامت را برای زمان زایمان همسرش خواست؛ به بیان دیگر از خداوند خواست که نشانهای برای زایمان همسر پیرش قرار دهد.[10]
[1]. آل عمران، 41.
[2]. مریم، 10.
[3]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 14، ص 18، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[4]. فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 8، ص 215، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.
[5]. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 1، ص 173، قم، انتشارات دانشگاه تهران، مدیریت حوزه علمیه تهران، چاپ اول، 1377ش؛ فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق، اعلمی، حسین، ج 1، ص 335، تهران، انتشارات الصدر، چاپ دوم، 1415ق.
[6]. بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق، شحاته، عبدالله محمود، ج 2، ص 622، بیروت، دار إحیاء التراث، چاپ اول، 1423ق.
[7]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 538، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش؛ ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، شمس الدین، محمد حسین، ج 5، ص 191، بیروت، دار الکتب العلمیة، منشورات محمدعلی بیضون، چاپ اول، 1419ق.
[8]. آل عمران، 39.
[9]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج 1، ص 102، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق؛ طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 176، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق.
[10]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج 2، ص 454، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 2، ص 745، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
نظرات