لطفا صبرکنید
بازدید
58386
58386
آخرین بروزرسانی:
1395/01/27
کد سایت
fa57284
کد بایگانی
70334
نمایه
اشاره قرآن به نظریه انفجار بزرگ
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
چگونه قرآن، مردم زمان خود را به بررسی نظریه انفجار بزرگ(بیگ بنگ) و اقرار به آن فرامیخواند؛ در حالی که علم؛ امروزه بدان دست یافته است؟
پرسش
در آیه 30 سوره انبیا تعارض بزرگی وجود دارد؛ اول قرآن ادعا میکند که زمین و آسمان پیوسته بود و ما جدایش کردیم؛ ادعای قرآن طبق نظریه بیگ بنگ صحیح است، ولی سؤال این است که علم به تازگی به نتیجه رسیده است حال چرا قرآن به کافران خطاب میکند مگر این قضیه را نمیدانید؛ لابد قرآن انتظار دارد کافران هزار و چهارصد سال پیش نتیجه علمی که تازه بشر به او دست یافته است را بفهمد؟
پاسخ اجمالی
«آیا کافران ندیدند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند، و ما آنها را از یکدیگر باز کردیم»
برخی معتقدند که این آیه اشاره به نظریه انفجار بزرگ دارد که علم در دوران معاصر بدان دست یافته است.
این تفسیر این اشکال را تداعی میکند که چگونه خداوند چنین محتوایی را بر مخاطبان زمان نزول قرآن عرضه داشته و از آنان نیز خواهان تایید مطلبی بوده که قرنها بعد، علم بدان دست یافت؟ در این زمینه میتوان پاسخ داد که مراد از آیه، نظریه انفجار بزرگ با تمام جزئیات آن نیست بلکه تنها همخوان و سازگار با آن نظریه است. گرچه نظریه انفجار بزرگ در محدوده دانشی آن زمان نبود، ولی اصل جدایی آسمانها از زمین، امری پذیرفته شده بود و هزاران سال قبل از نزول قرآن، این موضوع در تورات و برخی نقلهای تاریخی ذکر شده است.
برخی معتقدند که این آیه اشاره به نظریه انفجار بزرگ دارد که علم در دوران معاصر بدان دست یافته است.
این تفسیر این اشکال را تداعی میکند که چگونه خداوند چنین محتوایی را بر مخاطبان زمان نزول قرآن عرضه داشته و از آنان نیز خواهان تایید مطلبی بوده که قرنها بعد، علم بدان دست یافت؟ در این زمینه میتوان پاسخ داد که مراد از آیه، نظریه انفجار بزرگ با تمام جزئیات آن نیست بلکه تنها همخوان و سازگار با آن نظریه است. گرچه نظریه انفجار بزرگ در محدوده دانشی آن زمان نبود، ولی اصل جدایی آسمانها از زمین، امری پذیرفته شده بود و هزاران سال قبل از نزول قرآن، این موضوع در تورات و برخی نقلهای تاریخی ذکر شده است.
پاسخ تفصیلی
دغدغه اصلی قرآن، بحث توحید بوده و قرآن، در بسیاری از آیات خود تلاش میکند با روشهای مختلف، توحید را اثبات کند. استدلال یکی از آیات، اینگونه است:
«آیا کافران ندیدند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند، و ما آنها را از یکدیگر باز کردیم و هر چیز زندهاى را از آب قرار دادیم؟! آیا ایمان نمیآورند».[2] که در این مختصر به دو مورد آنها اشاره میکنیم:
1. منظور از بهمپیوستگى آسمان این است که در آغاز بارانى نمیبارید و مراد از بهمپیوستگى زمین نیز این است که در آن زمان گیاهى بر روی زمین نمیرویید، اما خدا این دو را شکافت، از آسمان باران نازل کرد و از زمین انواع گیاهان را رویانید و اینچنین به هم پیوستگی آنان را نابود ساخت.
بسیاری از مفسران شیعه[4] این نظریه را پذیرفتهاند و برخی مفسران، ادامه آیه را تاییدی بر همین تفسیر دانستهاند[6]
ب . شخصی نزد عبدالله بن عمر رفته و از تفسیر این آیه پرسید. عبدالله، او را به ابن عباس ارجاع داد و به دنبال آن، ابن عباس در پاسخ چنین گفت: آسمان پیوسته بود و باران نمیبارید. زمین پیوسته بود و چیزی در او نمیرویید، خداوند آسمان را به وسیله بارش باران و زمین را به وسیله رشد گیاهان، گشود.[8] و اهل سنت[10] و اهل سنت[12]
بنابر این، مشابه نظریه انفجار بزرگ، موضوع پذیرفتهشدهای در آن زمان - بویژه برای پیروان ادیان الهی - بود.
ب. قرآن کتاب یک قرن و یک عصر نیست، بلکه راهنما و راهگشاى انسانها در تمامى قرون و اعصار است. به همین دلیل آنچنان محتواى عمیقى دارد که براى هر گروه و هر عصری، قابل استفاده است. بنابر این، محتمل است که آیه فوق را داراى هر دو تفسیر بدانیم که هر کدام در جاى خود، صحیح و کامل است.[1]. انبیاء، 30.
«آیا کافران ندیدند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند، و ما آنها را از یکدیگر باز کردیم و هر چیز زندهاى را از آب قرار دادیم؟! آیا ایمان نمیآورند».[2] که در این مختصر به دو مورد آنها اشاره میکنیم:
1. منظور از بهمپیوستگى آسمان این است که در آغاز بارانى نمیبارید و مراد از بهمپیوستگى زمین نیز این است که در آن زمان گیاهى بر روی زمین نمیرویید، اما خدا این دو را شکافت، از آسمان باران نازل کرد و از زمین انواع گیاهان را رویانید و اینچنین به هم پیوستگی آنان را نابود ساخت.
بسیاری از مفسران شیعه[4] این نظریه را پذیرفتهاند و برخی مفسران، ادامه آیه را تاییدی بر همین تفسیر دانستهاند[6]
ب . شخصی نزد عبدالله بن عمر رفته و از تفسیر این آیه پرسید. عبدالله، او را به ابن عباس ارجاع داد و به دنبال آن، ابن عباس در پاسخ چنین گفت: آسمان پیوسته بود و باران نمیبارید. زمین پیوسته بود و چیزی در او نمیرویید، خداوند آسمان را به وسیله بارش باران و زمین را به وسیله رشد گیاهان، گشود.[8] و اهل سنت[10] و اهل سنت[12]
بنابر این، مشابه نظریه انفجار بزرگ، موضوع پذیرفتهشدهای در آن زمان - بویژه برای پیروان ادیان الهی - بود.
ب. قرآن کتاب یک قرن و یک عصر نیست، بلکه راهنما و راهگشاى انسانها در تمامى قرون و اعصار است. به همین دلیل آنچنان محتواى عمیقى دارد که براى هر گروه و هر عصری، قابل استفاده است. بنابر این، محتمل است که آیه فوق را داراى هر دو تفسیر بدانیم که هر کدام در جاى خود، صحیح و کامل است.[1]. انبیاء، 30.
[3]. مغربی، قاضی نعمان، شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار(ع)، ج 3، ص 398، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1409ق.
[5]. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 17، ص 16، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، 1412ق.
[7]. ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبد الله، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج 1، ص 320، مصر، السعاده، 1394ق.
[9]. ابوعبد الله الحاکم محمد بن عبد الله (ابن البیع)، المستدرک على الصحیحین، تحقیق، عطا، مصطفى عبد القادر، ج 2، ص 414، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1411؛ سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر الماثور، ج 4، ص 317، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، 1404ق.
[11]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 7، ص 242، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق؛ زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 3، ص 113، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق.
[13]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 13، ص 395- 396، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1374ش.
نظرات