لطفا صبرکنید
22687
- اشتراک گذاری
دلیل ما در برگزار نکردن نماز تراویح؛ این است که در زمان پیامبر اسلام(ص)، خلیفه اول، همچنین مدتی از زمان خلافت خلیفه دوم، نوافل ماه رمضان به صورت فُرادا خوانده میشد.
در این باره از امام صادق(ع) روایت شده است: «روزۀ رمضان واجب و برپایی جماعت در شب بدعت است. پیامبر اسلام(ص) نماز تراویح را در شبهای ماه رمضان به جماعت برگزار نکرد. اگر برگزاری تراویح به جماعت مصلحت داشت هرگز رسول خدا آن را ترک نمیکرد، پیامبر در برخی از شبهای ماه رمضان در حالیکه در مسجد، نماز نافله را فرادا میخواند، عدهای پشت سر حضرت به او اقتدا کردند، وقتی متوجه شد که گروهی به وی اقتدا کردند، به منزل برگشت سه شب آن را در منزل خواند. پس از سه روز بر منبر رفت، بعد از حمد و ثنای خدای متعال، فرمود: ای مردم نمازهای نافله را در شبهای رمضان و غیر رمضان هیچگاه به جماعت برگزار نکنید، هرکس اینکار را انجام دهد بدعت است. همین طور نماز ضحی را؛ چرا که نماز ضحی بدعت است و هر بدعتی گمراهی است و تمام گمراهیها سرانجامش جهنم است. پس رسول خدا(ص) از منبر پایین آمد، در حالیکه میفرمود عمل کم مستحبی، بهتر از عمل زیاد همراه با بدعت است».[1]
با توجه به این روایت، خلیفه دوم امر به جماعت خواندن نماز تراویح نمود. بسیاری از اهل سنت به نقل از خلیفۀ دوم، بدعت بودن آن را میپذیرند اما روایت می کنند که او بعد از مشاهدۀ این موضوع گفته «نعمت البدعة»؛ یعنی بدعت خوبی است.[2] ولی نماز عیدین چه واجب باشد و چه مستحب اجماع فریقین است که از زمان پیامبر به جماعت خوانده میشد.
ضمن اینکه فقهای شیعه، نماز عید فطر و قربان را در زمان حضور امام معصوم، واجب می دانند و دربارۀ زمان غیبت نیز نظر امام خمینی(ره) چنین است: «احتیاط واجب آن است که نماز عید فطر و قربان را در زمان غیبت امام(ع) با جماعت نخوانند ولى به قصد رجاء [و رسیدن به ثواب] مانع ندارد».[3]
[1]. محدث نوری، مستدرکالوسائل، ج 6، ص 217 – 218، مؤسسه آل البیت، قم، چاپ اول، 1408ق، «دَعَائِمُ الْإِسْلَامِ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع أَنَّهُ قَالَ صَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَرِیضَةٌ وَ الْقِیَامُ فِی جَمَاعَةٍ فِی لَیْلِهِ بِدْعَةٌ وَ مَا صَلَّاهَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) فِی لَیَالِیهِ بِجَمَاعَةٍ التَّرَاوِیحَ وَ لَوْ کَانَتْ خَیْراً مَا تَرَکَهَا وَ قَدْ صَلَّى فِی بَعْضِ لَیَالِی شَهْرِ رَمَضَانَ وَحْدَهُ فَقَامَ قَوْمٌ خَلْفَهُ فَلَمَّا أَحَسَّ بِهِمْ دَخَلَ بَیْتَهُ فَعَلَ ذَلِکَ ثَلَاثَ لَیَالٍ فَلَمَّا أَصْبَحَ بَعْدَ ثَلَاثِ لَیَالٍ صَعِدَ الْمِنْبَرَ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ أَیُّهَا النَّاسُ لَا تُصَلُّوا النَّافِلَةَ لَیْلًا فِی شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَا غَیْرِهِ فِی جَمَاعَةٍ فَإِنَّ الَّذِی صَنَعْتُمْ بِدْعَةٌ وَ لَا تُصَلُّوا الضُّحَى فَإِنَّ الصَّلَاةَ ضُحًى بِدْعَةٌ وَ کُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ وَ کُلُّ ضَلَالَةٍ سَبِیلُهَا إِلَى النَّارِ ثُمَّ نَزَلَ وَ هُوَ یَقُولُ عَمَلٌ قَلِیلٌ فِی سُنَّةٍ خَیْرٌ مِنْ عَمَلٍ کَثِیرٍ فِی بِدْعَةٍ».
[2] صحیح بخاری، کتاب صلاة التراویح، باب فضل من قام رمضان.
[3]. امام خمینى، سید روح اللّٰه، توضیح المسائل (محشّٰى)، ج 1، ص 770، س 1407، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ هشتم، 1424 ق.