لطفا صبرکنید
735
- اشتراک گذاری
امام علی(ع) پس از پذیرفتن خلافت مسلمانان، تصمیم گرفت زمینهاى کشاورزی را که عثمان در زمان خلافت به اقوام خود بخشیده بود، به بیت المال بازگرداند. امام(ع) در اعلام این رویکرد و بیان دلیل آن میفرماید:
«وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِکَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ فَإنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ أَضْیَق»؛[1]
به خدا سوگند اگر به اموالی که به ناحق هدیه داده شده است دستیابم، آنها را به بیت المال برمیگردانم، حتی اگر مهر زنان شده باشد، یا به وسیله آنها کنیزانی خریدارى شده باشد! دلیلش هم آن است که در اجرای عدالت، برای همگان گشایش خواهد بود، و هر فردی که تحمل عدالت را ندارد، به یقین تحمل ستم را هم نخواهد داشت.
این کلام امیر مؤمنان(ع) نشانهی عزم استوارى است که با قسم به خداوند تأکید شده است، مبنى بر اینکه زمینهایى را که عثمان به اقوامش بخشیده باید به بیت المال بازگردد. سپس کسانى که به ناحق زمین دریافت کردهاند را به این حقیقت توجّه میدهد که عدالت توصیهشده توسط خداوند، لازمهاش آن است که براى بهتر شدن وضع مسلمانان، آن زمینها برگشت داده شود. بنابر این، لازم است غاصبان تسلیم دستورات خدا و عدالت شوند؛ زیرا تحمل عدالت آسان از تحمل ظلم است و مظلوم با رسیدن به حقّش راضى میشود و ظالم نیز میفهمد که آنچه از او گرفته میشود متعلق به او نبود، و علم ظالم بر این امر و آسانشدن تسلیم او در برابر حق، تنها با ترس واقعى از خداوند و هراس از محاسبه در آخرت حاصل میشود، هر چند شیطان هنگام ردّ اموال، عدالت را در نظرش دشوار جلوه دهد.
گفتنی است که عثمان در زمان خلافت خویش، زمینهاى زیادى از بیت المال را به گروهى از بنیامیّه و گروه اندکی از صحابه که همفکر او بودند واگذار کرد. البته عمر نیز زمینهایی را به دیگران بخشید، ولى مشهور است که عمر برای تشویق مردم به شرکت در جهاد، این کار را انجام داد؛ و همین اختلاف رویکرد سبب شد که امام على(ع) فقط زمینهاى بخشیده شده به وسیله عثمان را به بیت المال برگرداند.[2]
بر این اساس، به نظر میرسد که مراد از «قطائع عثمان» و زمینهایی که امام(ع) تصمیم پسگرفتن آنها را داشت، زمینهایی بود که تنها به دلیل دوستی و خویشاوندی به افراد خاصی هدیه شده بود، نه به دلایل دیگر؛ مانند واگذاری به کشاورزان، یا به عنوان دستمزد و یا تشویق در قالب انجام یک وظیفه عمومی.
[1]. سید رضی، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 57، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[2]. ر. ک: بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 587- 589، مشهد، آستان قدس، چاپ اول، 1385.