لطفا صبرکنید
23928
- اشتراک گذاری
از تاریخ استفاده می شود که بلال حبشی با خلفاء بیعت نکرد و در مواردی نیز به آنان اعتراض نمود و از اذان گویی برای دستگاه خلافت امتناع ورزید. و از این رو به شام تبعید گردید و در همانجا از دنیا رفت.
بلال پسر رباح و حمامة بود که از حبشه به حالت اسارت به شبه جزیره عربستان آورده شده بود. او برده مردى به نام «امیة بن خلف» بود که از سران قریش به شمار مىرفت. با ظهور اسلام ا ز اولین کسان ی بود که با کمال میل و رغبت، اسلام را پذیرفت و در این راه از خود فداکاری و از خود گذشتگی بسیاری نشان داد.«امیه» براى برگرداندن بلال از پیروى اسلام، او را با وضع بسیار خشنى شکنجه مىداد و بلال با تمام وجود بر سر ایمان خود پافشاری می کرد. بعدها او را ابوبکر از امیه خریداری و آزاد کرد. [1]
در باب مساله خلافت در تاریخ مطالب زیادی از رفتار بلال ذکر نشده است، ولی همان مقدار نیز که نقل شده گویای مخالفت او با خلافت بوده است. در این جا به دو مورد از مخالفت های او می پردازیم:
1. اعتراض عمر به بلال و تبعید او به شام:
در تاریخ آمده است که «بلال از بیعت با ابوبکر خودداری کرد، ازاین رو عمر او را سرزنش کرد و گفت: این گونه پاداش ابوبکر را می دهی که تو را از بردگی آزاد کرد و اکنون تو با او بیعت نمی کنی؟! بلال پاسخ داد: اگر ابوبکر مرا بخاطر خدا آزاد ساخته است، مرا به خدا واگذار کند؛ ولی اگر از آزاد کردن من هدفی جز این داشته است، آگاه باش که من همین هستم (که می بینی) من با کسی که رسول خدا او را خلیفه قرار نداده است، بیعت نمی کنم؛ ولی بیعت آن کسی که رسول خدا او را خلیفه قرار داده است، تا روز رستاخیز بر گردن ماست. عمر عصبانی شد و به او گفت مدینه را ترک کند، بلال نیز به شام رفت.» [2]
2. نپذیرفتن اذان گویی برای دستگاه خلافت:
او بعد از رسول خدا حاضر نشد برای خلفا اذان بگوید [3] و در خواست آنها را رد کرد و در نتیجه از سوی آنها به شام تبعید شد و در همان جا در دوران خلافت عمر درسال 18 هجری قمری جان به جان آفرین تسلیم کرد. [4]
براى این شهامت و استقامت بود که امام صادق (ع) درباره وى فرمود: «بلال بندة صالح خدا بود، وى گفت من براى کسى پس از پیامبر (ص) اذان نمىگویم، و بر اثر کناره گیرى او از این کار، و روى کار آمدن مؤذنهائى که فرمانبردار دستگاه خلافت بودند، یک فصل از اذان (حى على خیرالعمل) حذف گردید. [5]
[1] . نک: به پاسخ سؤال شماره 1012 (سایت: 1233).
[2] . قمی، شیخ عباس، سفینة البحار، ج1، ص389، چاپ دوم، دارالاسوة، 1416 ه.ق؛ تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع)، ص622.
[3] . شیخ مفید، اختصاص، ص73، کنگره شیخ مفید، قم، 1413 ه. ق.
[4] . شیخ طوسی، رجال، ص27، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1415 ه.ق.
[5] من لایحضره الفقیه کتاب صلوة باب 16 حدیث 9.