جستجوی پیشرفته
بازدید
7827
آخرین بروزرسانی: 1396/07/03
خلاصه پرسش
دکتر علی شریعتی در ترویج اسلام و مکتب تشیع در دوران معاصر چه نقشی را ایفا کرد؟
پرسش
دکتر علی شریعتی که بود و چه خدماتی به مذهب شیعه و اسلام ارائه کرد؟
پاسخ اجمالی
«علی مَزینانی»، مشهور به «دکتر علی شریعتی»، دوم آذر ‍1312ش، در روستای «کاهک» از توابع سبزوار متولد شد.[1] پدرش «محمدتقی شریعتی»، مؤسس «کانون نشر حقایق اسلامی» و مفسر نوگرای قرآن، و جد پدری‌اش «آخوند ملاقربانعلی»، از شاگردان برجسته «ملاهادی سبزواری» بوده است.[2]
شریعتی، تحصیلات دوره دبستان و دبیرستان را در مشهد گذراند و در سال 1331ش به معلّمی پرداخت. در سال 1338ش، برای ادامه تحصیل به پاریس رفت و در سال 1342ش از دانشگاه پاریس، درجه دکترا گرفت. رساله دکترای علی شریعتی، ترجمه و حاشیه بر نسخه‌ای خطی با عنوان «فضائل بلخ» تألیف «صفی الدین» بوده است.[3]
شریعتی در سال 1343ش به ایران بازگشت و به دلیل فعالیت‌های سیاسی علیه دولت پهلوی در خارج از ایران، شش ماه زندانی شد.[4] او در سال 1345ش با عنوان دانشیار تاریخ اسلام در دانشگاه مشهد به تدریس پرداخت. درس‌های اسلام‌شناسی شریعتی، در همین مقطع ایراد شده است.[5]
از سال 1347 تا 1351ش یکی از اصلی‌ترین سخنرانان حسینیه ارشاد در تهران بود و سخنرانی‌های او با استقبال گسترده جوانان و دانشجویان مواجه شد.[6] او پس از تعطیلی حسینیه ارشاد در سال 1351ش، چند ماه زندگی مخفیانه داشت و سپس با معرفی خود به زندان رفت.[7] پس از آزادی در آخرین روزهای 1353 تا 1356ش زیرنظر ساواک در تهران زندگی می‌کرد و امکان فعالیت، سخنرانی و انتشار کتاب‌هایش را نداشت.[8]
علی شریعتی سرانجام 26 اردیبهشت 1356 از ایران خارج شد و 29 خرداد در لندن درگذشت.[9]  و در 5 تیر 1356ش، با حضور نزدیکان و دوستانش در زینبیه دمشق و در نزدیکی حرم حضرت زینب(س) دفن شد.[10]
شریعتی از چهره‌ها و جریان‌های متعددی تأثیر گرفته است.[11] چنان‌که خود او نوشته، تمام عمر فکری و اعتقادی‌اش، «همه در ایمان به مکتب علی و عشق به خاندان عزیز پیغمبر و تعهد در برابر نهضت آزادکننده و عدالتخواه تشیع انقلابی گذشته است».[12] همچنین گفته است که نه‌تنها حوادث بعد از درگذشت پیامبر، بلکه اساساً مسیر تحوّلات تاریخ بشری را با بینش شیعی می‌نگرد و «فاطمه را واسطة العقد سلسله نبوت و امامت، دو مرحله اساسی در تقدیر تاریخی اندیشه نجات و نهضت عدالت‌طلبی» می‌شمارد.[13]
تأثیر پذیری شریعتی از دیگران
شریعتی همچنین خود را در سال‌های ابتدایی دهه سی شمسی، دستخوش افکار موریس مترلینگ، آرتور شوپنهاور، فرانتس کافکا و صادق هدایت دانسته و تصریح کرده که آشنایی با افکار آنان، او را «از آشیانه گرم و مأنوس و پریقین آرام‌بخش مذهب موروثه و دنیای معصومانه نوجوانی به سوی تندبادهای سهمناک و طوفان‌های وحشی اقیانوس‌های بی‌کرانه افکار سردرگم و خشن فلسفه‌های پس از دو جنگ جهانی اروپا» برده است.[14] او علاوه بر آن‌که خود را تحت تعلیم علمای بزرگ اسلامی دانسته، از شاگردی جامعه‌شناسانی مانند گورویچ و آرون، و همچنین اسلام‌شناسانی مانند ماسینیون، ژاک برگ، برانشویک و هنری ماسه، سخن گفته است.[15]
علاوه بر همه این موارد، تحلیلگران، شریعتی را تحت تأثیر جریان‌های فکری زمانه دانسته و برخی موارد را ذکر کرده‌اند. از جمله: کانون نشر حقایق دینی،[16] نهضت خداپرستان سوسیالیست،[17] و گرایش‌های فکری و فلسفی غربی.[18]
نظرات شریعتی
شریعتی، در آثار و سخنان خود، رویکردها و آرای مختلفی داشته است؛ با این حال، به نظر می‌رسد که دغدغه اصلی شریعتی، ابهام‌زدایی از معرفت دینی و کتاب و سنت بوده است.[19] برخی از موضوعات مورد توجه شریعتی و نظرات او عبارتند از:
1. اسلام‌شناسی و اسلام ایدئولوژیک:[20] اسلام در نظر شریعتی، نه فقط وجوه فرهنگی آن و نه مجموعه علوم اسلامی از قبیل کلام، فقه و فلسفه است،[21] بلکه به باور او، رسالت اصلی دین، آزادی، برابری، نجات توده‌ها و عزت‌بخشیدن به مستضعفان است.[22] به نظر شریعتی، «مهمترین رویداد و درخشان‌ترین موقعیتی» که در روزگار او به دست آمده، تبدیل اسلام از فرهنگ به ایدئولوژی بوده است.[23] شریعتی، بازگشت به اسلام به عنوان یک ایدئولوژی را آرزوی خود دانسته و خود را در جستجوی آن دانسته[24] و اسلام ایدئولوژیک را تجدید تولد روحی و یک رنسانس فکری معرفی کرده، نه بازگشت به گذشته.[25]
2. پروتستانتیسم اسلامی: به باور شریعتی، روشنفکر باید به ایجاد یک پروتستانتیسم اسلامی بپردازد تا بتواند فورانی از اندیشه و حرکت تازه به جامعه ببخشد. او به پروتستانتیسم مسیحی اشاره می‌کرد که به گفته او، اروپای قرون وسطی را منفجر کرد و همه عواملی که اندیشه و سرنوشت جامعه را به نام دین متوقف کرده بود، از میان برداشت.[26] شریعتی منتقد برداشتی از اسلام بود که به گفته او، «به ما تحرک نمی‌بخشد، بلکه به ما سکوت و سکون و قناعت می‌دهد و همه امیدها را به بعد از مرگ موکول می‌کند».[27]
3. روشنفکری: علی شریعتی، در سخنرانی‌ها و آثار خود، روشنفکران را انسان‌های آگاه و متعهد خوانده و بارها بر رسالت آنان تأکید کرده و وظایف متعددی برای آنها برشمرده است؛ به باور او، روشنفکر نباید تنها بر نظریات و فرضیات علمی متکی باشد، بلکه باید جامعه خود را مستقیم بشناسد، با تاریخ آن آشنا باشد و با اجتماع مردم در تماس مستقیم باشد.[28]
به باور او، برای بازگشت به خویشتن، باید به قرآن، سیره پیامبر و اصحاب، و شخصیت امام علی(ع) و سخنان او، تاریخ اسلام و فرهنگ غنی آن رجوع کرد.[29]
4. شیعه‌شناسی: علی شریعتی، تشیع را حقیقت نخستین اسلام می‌داند[30] و معتقد است تشیع علی(ع)، بر دو پایه امامت و عدالت استوار است.[31] مذهب شیعه در نظر شریعتی، یک حزب کامل است که علاوه بر جهان‌بینی، جهتگیری‌های سیاسی و اقتصادی دارد و دارای پشتوانه 250 ساله مبارزه امامان شیعه است.[32] به باور او، تا ظهور دولت صفویه، تشیع رویکردی ضد ظلم داشته و عالمان، مجاهدان، واعظان، شاعران و مداحان شیعه، با تکیه بر اسلام اهل بیت، از آن پاسداری کرده‌اند.[33] ولی با ظهور صفویه، تشیع سرخ (انقلابی) به تشیع سیاه تبدیل شد و مذهب شهادت، تبدیل به مذهب عزا شد.[34]
شریعتی، عزاداری و سوگواری در مذهب شیعه را یک سنت مترقی و انقلابی در عصر اختناق حاکمان ظالم توصیف می‌کند و آن‌را پرورش‌دهنده ایمان می‌داند.[35] با این حال از برخی تأثیرپذیری‌های عزاداری شیعیان از مسیحیت، انتقاد می‌کند.[36] او همچنین محدود کردن دایره امر به معروف و نهی از منکر را به مسائل فردی، مورد انتقاد قرار می‌دهد.[37]
گرچه برخی انتقادات شریعتی در مورد انحراف جریان شیعی از رویکرد اولیه‌اش قابل پذیرش است، اما گاه تندروی‌هایی نیز در انتقادات او وجود داشته و رویکردهایی مانند رویکرد برخی اندیشمندان شیعی در زمان صفویه - که در زمان خودش قابل توجیه بود - از طرف ایشان مورد نقد شدید قرار می‌گیرد.[38](به پرسشهای 13396 و 42698 ارجاع شود)
5. امت و امامت: به باور شریعتی، امت و امامت تنها یک مقوله اعتقادی نیست، بلکه برجسته‌ترین ویژگی آن، وجه اجتماعی آن است؛ چرا که امت در پرتو هدایت امام، حرکت و جهت حرکت خود را تشخیص می‌دهد. او امام را یک انسان مافوق می‌داند، نه یک مافوق انسان.[39]
6. شریعتی و روحانیت: شریعتی در آثار خود، مواجهه‌های متفاوتی با روحانیت دارد؛ گاه به مخالفت شدید با آنان می‌پردازد و گاه با آنان همراهی می‌کند.[40] برخی محققان معتقدند مخالفت شریعتی با روحانیت، نه زاییده احساسات و نگاه طبقاتی، و نه از باب مخالفت با اسلام و تشیع، بلکه ناشی از اعتقاد او به اسلام انقلابی است.[41]
یکی از گلایه‌های شریعتی خطاب به روحانیت، این است که همه نبوغ و استعدادهای درون حوزه‌های علمیه، صرف فلسفه و کلام و فقه و اصول شده و رسالت حرف زدن با مردم و ابلاغ حقایق مذهبی و شناساندن سنت پیامبر و حکمت انقلاب کربلا، غالباً به افراد متفرقه‌ای واگذار شده که استعداد مجتهد شدن نداشته‌اند.[42]
منتقدان شریعتی
علی شریعتی همواره منتقدان و مخالفانی از میان گرایش‌ها و رویکردهای مختلف مذهبی و سیاسی داشته است؛[43]
اما شرط انصاف آن است که اگر نقدی بر آثار و افکار او نیز وجود داشته باشد، آن را مستندی برای نادیده گرفتن نکات مثبتی که اتفاقاً تعدادش هم بیشتر است قرار ندهیم:
«مخالفان او به اشتباهات دکتر شریعتی تمسک می‌کنند و این موجب می‌شود که نقاط مثبتی که در او بود را نبینند. بی‌گمان شریعتی اشتباهاتی داشت و من هرگز ادعا نمی‌کنم که این اشتباهات کوچک بود، اما ادعا می‌کنم که در کنار آنچه که ما اشتباهات شریعتی می‌توانیم نام گذاریم، چهره شریعتی از برجستگی‌ها و زیبایی‌ها هم برخوردار بود. پس ظلم است اگر به خاطر اشتباهات او، برجستگی‌های او را نبینیم».[44]
آثار دکتر شریعتی
علی شریعتی، سخنرانی‌ها،[45] کتاب‌ها و آثار نوشتاری دیگری داشته است که هم در زمان حیات او و هم پس از درگذشت او انتشار یافته‌اند. به‌علاوه، آثار و کتاب‌هایی درباره او یا علیه او هم چاپ و منتشر شده‌اند.
آثار شریعتی، پس از درگذشت او، به صورت مجموعه آثار هم چاپ و منتشر شده است. این مجموعه که تاکنون به 36 جلد رسیده، در هر جلد حاوی چند نوشته، سخنرانی یا جزوه مرتبط از شریعتی است.
برخی از آثار و کتاب‌های شریعتی عبارتند از: حسین وارث آدم، فاطمه فاطمه است، پدر! مادر! ما متهمیم، سیمای محمد، علی(ع)، و هبوط در کویر.
علی شریعتی به ترجمه چند اثر نیز پرداخت؛ مانند:
1. کتاب ابوذر غفاری، نوشته جودة السحار، با عنوان «ابوذر غفاری، اولین خداپرست سوسیالیست»؛ 2. کتاب «فی النقد والأدب»، نوشته محمد مندور، با عنوان «در نقد و ادب»؛ 3. ترجمه کتاب نیایش از الکسیس کارل.
 

[1]. اسفندیاری، محمد، شعله بی‌قرار، ص 204، قم، صحیفه خرد، 1390ش.
[2]. محمدتقی شریعتی، کیهان فرهنگی، بهمن 1363، ص 7.
[3]. خسروپناه، عبدالحسین، آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر(تحلیل دین‌شناسی شریعتی، بازرگان و سروش)، ص 197، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ سوم، 1388ش.
[4]. همان.
[5]. همان.
[6]. شعله بی‌قرار، ص 210.
[7]. همان، ص 214.
[8]. همان، ص 216.
[9]. همان، ص 218 - 219.
[10]. همان، ص 220.
[11]. آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ص 199.
[12].  نقل از: همان.
[13]. همان، ص 199 - 200.
[14]. همان.
[15]. همان، ص 202 - 203.
[16]. شعله بی‌قرار، ص 204؛ آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ص 211.
[17]. محمودی، حسن، نهضت خداپرستان سوسیالیست، ماهنامه اطلاعات حکمت و معرفت، شماره 41، ص 61.
[18]. آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ص 221.
[19]. همان، ص 203.
[20]. همان، ص 267.
[21]. شریعتی، علی، مجموعه آثار، بازشناسی هویت ایرانی - اسلامی، ج 27، ص 173، تهران، الهام، 1374ش.
[22]. آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ص 325.
[23]. شریعتی، علی، مجموعه آثار، خودسازی انقلابی، ج 2، ص 37، تهران، چاپخش، 1360ش.
[24]. مجموعه آثار، ج 27، ص 173.
[25]. همان.
[26]. شریعتی، علی، مجموعه آثار، روشنفکر و مسئولیت او در جامعه، ج 20، ص 294، قلم، 1373ش.
[27]. شریعتی، علی، مجموعه آثار، ما و اقبال، ج 5، ص 42، تهران، الهام، 1384ش؛ آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ص 337.
[28]. شریعتی، علی، مجموعه آثار، بازگشت، ج 4، ص 335، تهران، الهام، 1381ش؛ آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ص 403.
[29]. شریعتی، علی، مجموعه آثار، اسلام‌شناسی، ج 16، ص 188، تهران، قلم، بی‌تا.
[30]. شریعتی، علی، مجموعه آثار، میعاد با ابراهیم، ج 29، ص 144، تهران، چاپخش، 1358ش.
[31]. نک: شریعتی، علی، مجموعه آثار، ج 26، ص 293 - 295.
[32]. آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ص 341.
[33]. مجموعه آثار، ج 29، ص 144.
[34]. نک: شریعتی، علی، مجموعه آثار، تشیع علوی و تشیع صفوی، ج 9، ص 12 – 15، تهران، چاپخش، 1377ش.
[35]. همان، ص 179.
[36]. همان، ص 170 - 171.
[37]. آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ص 349.
[39]. شریعتی، علی، امت و امامت، ص 110، سپیده باوران، 1393ش.
[40]. آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ص 458.
[41]. همان، ص 460.
[42]. شریعتی، علی، مجموعه آثار، زن، ج 21، ص 17؛ به نقل از: آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ص 458.
[43]. نک: خسروپناه، آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، 1389ش، ص204؛ شکوهی، «مخالفان شریعتی از سنتی تا مدرن (2)»، روزنامه اعتماد، 29 خرداد 1395، ص 16.
[44]. از سخنان مقام معظم رهبری. نک: «خواندن کتاب‌های شریعتی»، 11621.
[45]. شعله بی‌قرار، ص 145.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    805730 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    774442 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می‌کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می‌کند؟
    692182 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه‌های دینی ما مسئله‌ای شناخته شده است، چنان‌که در آیات و روایات آمده است:«بریده باد هر دو دست ابولهب»؛ «از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می‌رود». و... .منتها همان‌گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، و هر دعایی از هر فردی قرین اجابت نیست، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    664739 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    651604 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    608417 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟
    599734 Laws and Jurisprudence 1385/10/20
    پاسخ دفتر مقام معظم رهبری: آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از  ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    581661 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • آیا گفتن اذان و اقامه در نماز واجب است، و آیا می‌توان با یک اذان و اقامه، چند نماز خواند؟
    573354 وضو، اذان و نماز 1388/11/13
    برخی از فقهای گذشته، مثل ابن عقیل و ابن جنید، اذان و اقامه را واجب می‌دانند.[1] اما اکثر مراجع معظم تقلید در احکام اذان و اقامه می‌فرمایند: برای مرد و زن مستحب است پیش از نمازهای یومیّه(نمازهای واجبی که در هر روز خوانده می‌شود) اذان و ...
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    566822 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...