جستجوی پیشرفته
بازدید
17489
آخرین بروزرسانی: 1398/03/12
خلاصه پرسش
در مورد سفارش پروردگار به داود پیامبر(ع) که در آیه 26 سوره «صاد» از آن یاد شده، توضیحاتی ارائه کنید؟
پرسش
تفسیر آیه 26 سوره «صاد» چیست؟
پاسخ اجمالی
آیه 26 سوره صاد: «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ ...»، خطاب به داود پیامبر(ع) است. پروردگار با این خطاب او را جانشین و نماینده خود در جامعه بشری قرار داد،[1] تا مانند پیامبران پیشین مردم را به توحید و فضایل اخلاقی دعوت نماید. در این آیه خداوند علاوه بر مسئولیت رسالت، یکی از مسئولیت‌های مهمی که بر عهده داود نهاده، مسئولیت قضاوت و حل و فصل اختلافات میان مردم است؛ بدین‌گونه که مردم دعاوى و اختلافات خود را نزد او برده و او قضاوت نموده و حق را به آنان اعلام نماید.
خداوند در ضمن جمله «وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى‏ فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ» تأکید می‌‌فرماید؛ در هنگام حل اختلاف و صدور حکم هرگز براساس میل خود حکم و قضاوت ننما که چنین حکمی اعراض از طریق حق و حقیقت خواهد بود. در مسئله حل اختلاف و صدور حکم، آیه شریفه اهتمام و تصریح به کلمه حق نموده که حکم و قضاوت باید براساس حق و واقع باشد، تا یکى از دو طرف دعوا مورد ظلم واقع نگیرد و حق او تضییع نشود.
جمله «وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى» تأکیدی است بر این نکته که هوا و خواسته‌های انسانى بر خلاف حق و عدول از طریقه الهى است و باید از آن دوری جست.
این جمله خطاب به داود پیامبر(ع) است، در حالی‌که او به جهت مقام عصمت، مبرا از آن است ‌که در دعاوى مردم و حل و فصل اختلاف آنان، تمایلات و خواسته­ های خود را به کار گیرد.
در این باره باید گفت؛ اولاً: آیه در مقام تشریع حکم الهى بوده و شایسته تأکید است. ثانیاً: قضاوت و حل و فصل دعاوى، از احکام الهى است که در ادیان آسمانى از جمله در مورد حضرت داود تجدید شده و به آن تصریح نموده، و این منافات با مقام عصمت او ندارد؛ به دلیل آن‌که نیروى عصمت باعث سلب اختیار از معصوم نمى‌‌‏شود و معصوم نیز مانند سایر افراد مورد ایجاب و الزام و نهى قرار می‌‌گیرد، اما نیروى عصمت مانع از وقوع مخالفت می‌شود، نه مانع از توجه تکلیف، بلکه تا تکلیف متوجه معصوم نباشد امتثال قطعى و دائم مورد ندارد.
البته، برخی از مفسران[2] می‌گویند در این‌که خداوند داود(ع) را امر نمود تا به حق و عدالت حکم کند و از پیروى هواى نفس نهی کرد، تنبیهى است براى دیگران؛ یعنى هر کسى که سرپرست امور مردم مى‌‌‏شود، باید در بین آنان به حق حکم نموده و از پیروى باطل پرهیز نماید، و گر نه آن‌حضرت به دلیل عصمتى که داشته هرگز جز به حق حکم ننموده، و از باطل پیروى نمى‌‏‌کرد.
گفتنی است؛ بر صاحب نظریه فوق این اشکال وارد است که مجرد این‌که خطاب متوجه به او براى تنبیه دیگران است، دلیل نمى‌‌‏شود ‌که به جهت عصمت اصلاً این خطاب متوجه خود او نباشد؛ زیرا همان‌گونه که بیان شد عصمت باعث سلب اختیار نمى‌‏گردد، بلکه با داشتن عصمت باز اختیارشان به جاى خود باقى بوده، و تا زمانی که اختیار باقى است، تکلیف صحیح بلکه واجب است، همان طور که نسبت به دیگران صحیح است؛ چرا که اگر تکلیف متوجه آنان نشود، نسبت به ایشان دیگر واجب و حرامى تصور ندارد و طاعت از معصیت متمایز نمی‌‌شود، و همین خود باعث مى‌‌‏شود عصمت لغو گردد؛ چون وقتى که مى‌‌‏گوییم داود(ع) معصوم است، معنایش این است که آن حضرت گناه نمى‌‌‏کند، و گناه فرع بر تکلیف است.[3]
آخرین فراز آیه یعنی: «إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِیدٌ بِما نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ»، به طور کلی تأکید و منع از ضلالت و تخلف از وظیفه الهى است، چه در مقام حل و فصل اختلاف حقوقى باشد، و چه در باره ارتکاب گناهان بزرگ که سبب استحقاق عذاب دردناک خواهند شد. منشأ و سبب هر ضلالت و معصیت همانا فراموشى، اعراض از روز قیامت و انکار بررسى اعمال در پیش‌گاه پروردگار مى‌‏باشد، و نسیان و فراموشى حساب و روز جزا وسیله هر معصیت، ضلالت و گمراهى است. به بیان دیگر، این جمله دلیل نهى از پیروى هواى نفس است؛ به این نحو که این کار باعث مى‌‏شود انسان از روز جزا و حساب غافل شود و فراموشى روز قیامت هم عذاب شدید دارد. و منظور از فراموش کردن آن بى‌‏اعتنایى به آن است.
در این آیه شریفه دلالتى است بر این‌که هیچ ضلالت و گمراهی از راه خدا، و یا به عبارت دیگر، هیچ معصیتى از معاصى جدای از فراموشی روز حساب نیست.[4]
 

[1]. اگر چه برخی از مفسران گفته‌‌اند؛ منظور از خلافت و جانشینی، جانشینی پیامبران است، نه خلافت الهی که این با توجه به آیه: «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً»، به نظر نمی‌‌رسد درست باشد. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏17، ص 194، دفتر انتشارات اسلامى، قم، 1417ق.
[2]. آلوسى، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج ‏12، ص 179، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1415 ق.
[3]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏17، ص 195.
[4]. ر. ک: حسینى همدانى، سید محمد حسین، انوار درخشان، ج ‏14، ص 115 – 116، کتابفروشى لطفى، تهران، 1404 ق؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏17، ص 194- 196.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • امیدبخش‌ترین آیه قرآن کدام است؟
    19920 تفسیر 1393/12/26
    قرآن کریم سرشار از آیات مژده و امید است. اما در این‌که کدام‌یک از آیاتش امید بیشتری به مؤمنان می‌دهد، سخن پیشوایان دین در این زمینه متفاوت است که شاید این تفاوت، ناظر به جنبه‌های مختلف امیدبخشی‌ باشد: ۱. ابوحمزه ثمالی می‌گوید؛ از امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) ...
  • انصار چه کسانی بودند؟
    38930 تاريخ بزرگان 1388/12/03
    "انصار" جمع ناصر، از ریشه "نصر" به معنای یاوران است. در صدر اسلام به ساکنانمسلمانمدینهو اطرافآن، به ویژه افراد دو قبیلهاوسوخزرج،انصار گفته می‌شد؛ چرا که آنان به یاریپیامبر اسلام (ص)ومسلمانان مهاجر مکیو نقاط دیگر پرداختهبودند و در نشر ...
  • منظور از مباحات عامه، اباحه تملک و اباحه انتفاع چیست؟
    19535 General Terms 1393/04/17
    مباح بودن به معنای حلال بودن است. اموالى که متعلق حق هیچ‌کس نیست، در فقه از آنها با عنوان «مباحات عامّه» یا «مشترکات و منافع عامّه» تعبیر شده است. چیزهایى که شارع آنها را براى همه مشترک یا مباح قرار داده است، دو قسم است: 1. ...
  • هجوم‌آورندگان به خانه حضرت فاطمه(س) چند نفر بودند و چه افراد سرشناسی در میان آنان حضور داشتند؟
    31035 تاریخ 1394/07/14
    بنابر تحقیق و جست‌وجو در منابع حدیثی و تاریخی؛ به صورت پراکنده در نقل‌های مختلفی که درباره این بی‌حرمتی نقل شده است، نام تعدادی از افراد که به خانه حضرت فاطمه(س) هجوم آورده، یا دستور هجوم دادند وجود دارد. البته مشخص نیست که تعداد دقیق آنان چند نفر ...
  • گزارش‌های تاریخی موجود پیرامون شخصیت حر بن یزید ریاحی که در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید، را ارائه کنید؟
    33792 تاريخ بزرگان 1394/07/21
    یکی از افرادی که نامش در میان شهدای کربلا و یاران امام حسین(ع) جاودانه ماند، و مُهر شهادت وی در درگاه الهی ثبت شد، «حُرّ بن یزید ریاحی» است.نسب حر بن یزیدنسب حر را چنین ذکر کرده‌اند: «حر بن یزید بن ناجیة بن قَعنَب،
  • حدیث حارث همدانی در مورد حاضر شدن امام علی(ع) بر بالین محتضر را چگونه ارزیابی می¬کنید؟
    26219 درایه الحدیث 1392/04/27
    حاضر شدن پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) از جمله حضرت علی(ع)، هنگام مرگ، نزد تمامی انسان‌ها حتی کسانی که بر دین‌های دیگر می‌باشند از اموری است که اخبار مستفیضه بر آن دلالت دارد.[1] البته در نحوه و چگونگی این حضور سخنانی بیان شده است ...
  • حروف مشبهة بالفعل چه ویژگی‌هایی دارند؟
    23986 لغت شناسی 1397/08/26
    بر اساس نظر مشهور ادباء، حروف مشبهة بالفعل پنج حرف بوده[1] که بر سر مبتدا و خبر وارد می‌شوند. این حروف عبارت‌اند از: إنَّ، أنَّ، لیت، لکنَّ، لعلَّ. عمل اصلی این حروف، منصوب نمودن مبتدا به عنوان «اسم» و مرفوع نمودن خبر به عنوان ...
  • فرق بین «صراحت» و «ظهور» چیست؟
    15284 مبانی فقهی و اصولی 1390/12/22
    دلالت یک عبارت بر مقصود گوینده، گاهی آن قدر صریح است که احتمال خلاف در آن منتفی است. در این جا می گویند عبارت نص و صریح است، اما گاهی دلالت یک عبارت بر قصد گوینده صریح نیست، بلکه معانی متعدد از آن محتمل است، ولی در ...
  • آیا کلمه «حضرت» در روایات نیز به کار برده شده است؟
    14525 لغت شناسی 1394/01/22
    کلمه «حضرت» در لغت به معنای «حضور» و «نزد» می‌باشد.[1] این کلمه در عربی به صورت «حضرة» نوشته می‌شود. مثلاً وقتی می‌گوییم: «حضرت امام صادق(ع)» در روایات نیز به کار برده شده است که فارسی زبانان به عنوان احترام و ادب قبل از اسامی ...
  • افطاری دادن در کدام روز برابر مهمان کردن صد هزار پیامبر، امام و شهید است؟
    23611 حدیث 1392/10/28
    اطعام نمودن و غذا دادن به برادران دینی از کارهایی است که در اسلام مورد تأکید قرار گرفته و برای آن اجر و پاداش فراوانی قرار داده شده است. اما متن موجود در پرسش، تلفیق و خلط دو روایتی است که هر کدام دارای خاستگاه مخصوص به خود ...

پربازدیدترین ها