لطفا صبرکنید
3444
«نظام احسن» یعنی وجود حقیقی برتر و کاملتر. البته نه به معنای آنچه در مسائل ارزشی و قانونگذاری و امور اعتباری مطرح میشود.[1]
«نظام احسن» بر این اصل کلی مبتنی است که از خداوند به عنوان «احسن الخالقین»،[2] چنین انتظاری نمیرود که جهانی دارای عیب و شر را بیافریند.
البته معنای «نظام احسن» این نیست که در مقابل آن نظام دیگری وجود دارد، تا این مسئله مطرح شود که آیا این نظام احسن است، یا آن نظام، بلکه بدان معنا است که آنچه هست، نیکوترین نظام ممکن است.
بر این مسئله فلاسفه دلایل متقن اقامه کردهاند که نظامی احسن و اکمل از نظام موجود، ممکن نیست و هر چه انسان فرض کند خیالی بیش نیست.
حکمای مسلمان احسن بودن نظام آفرینش را حداقل از دو راه «برهان لمّی» و «برهان إنی» اثبات میکنند:
- برهان لمی: برهان لمی میگوید که حب الهی به کمال و خیر، اقتضا دارد که نظام آفرینش دارای کمال و خیر بیشتری باشد و در جهان مادی، نقص و فسادهایی که لازمۀ این جهان است در آن به حداقل برسد. به عبارت دیگر، اگر خدای متعال جهان را به بهترین نظام نیافریده باشد، یا برای آن است که به بهترین نظام علم نداشت، یا آنرا دوست نداشت، یا قدرت بر ایجاد آن نداشته و یا از ایجاد آن بُخل ورزیده است، در حالی که خداوند از همه این ویژگیها به دور است.[3]
چون همۀ امور چهارگانۀ فوق، نقص بر واجباند و نقص بر واجب الوجود بالذات راه ندارد؛ لذا نظام موجود، نظام احسن است.
- برهان انی: انسان به وسیلۀ مطالعۀ در مخلوقات و پیبردن به اسرار و حکمتها و مصالحی که در کیفیت و کمیت آنها منظور شده است، به احسنبودن نظام آفرینش پی میبرد، و هر قدر انسان علمش بیشتر شود از حکمتهای آفرینش آگاهی بیشتری پیدا کرده و احسن بودن نظام آفرینش را بهتر درک میکند.[4]
عرفا این نظام را نظام احسن میدانند؛ اما نه از راهی که فلاسفه اثبات کردهاند، بلکه سخن آنان بر محور «تجلی» است؛ یعنی در نظر آنان تمام هستی و تمام جهان یک جلوه حق است.[5]
[1]. ر. ک: جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ج 3، ص 650، قم، اسراء، 1384ش.
[2]. مؤمنون، 14. «فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ». صافات، 125. «أَ تَدْعُونَ بَعْلاً وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخالِقینَ».
[3]. ر. ک: مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج 2، ص 312، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ ششم، 1373ش.
[4]. همان.
[5]. ر. ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص 280- 282، قم، دفتر نشر معارف، چاپ یکم، 1390ش.