لطفا صبرکنید
911
- اشتراک گذاری
- بر اساس آنچه بیان شد، آیا این احتمال را نمیدهید که این ابهام و این پرسش نیز توسط خودتان طراحی نشده؛ بلکه همان موجودات برتر آنرا در ذهن شما جاسازی کردهاند؟! در این صورت آیا زمینه و فرصتی برای ادامه گفتوگو باقی میماند؟!
- احتمالی که در این پرسش آمده شبیه نظریه مغز در خمره است که نتیجه آن سوفسطاییگری و بسته شدن راه هرگونه گفتوگوی علمی و انکار تمام واقعیتها و یا عدم امکان شناخت آنها خواهد بود، در حالی که بر اساس مباحث علمی و فلسفی، واقعیت و حقیقت امری ثابت است و انسان قدرت شناخت حقیقت و واقعیت را دارد و در غیر این صورت، تمام پرسشها و پاسخها بیهوده خواهد بود.
- وجود خدای متعال و برخورداری او از صفات کمال، حقیقت و واقعیتی است که انسان با عقل خود آنرا درک میکند؛ و سپس از راه وجود صفات کمال خداوند، مانند صفت حکمت، رحمت و لطف، به اثبات نبوّت (نبوت عامه) میپردازد و معجزه را یکی از راههای اثبات نبوت شخص خاص(نبوت خاصه) مطرح میکند.
بنابراین، معارف دین برآمده از مجموعههای از شناختهای عقلی و برهانی است؛ از اینرو پس از پذیرفتن حکمت، رحمت و لطف خداوند، چگونه عقل انسان میتواند بپذیرد که خداوند، موجودی برتر را میآفریند که آن موجود تنها برای سرگرمی، انسانها -که بر خلاف رباتها، موجوداتی هوشمندند- را با وسایلی به اشتباه میاندازد؟!
همچنین این احتمال که خداوند انسان را پس از مرگ هدایت میکند با فلسفه وجودی انسان سازگار نیست؛ زیرا عالم آخرت و زندگی پس از مرگ، جایگاه پاداش و کیفر است و زندگی این دنیا جایگاه عمل و خودسازی برای زندگی آینده و آخرت است.
گفتنی است اگر انسان ساخته و پرداخته چنین موجوداتی باشد، نه تنها موضوع دینباوریاش؛ بلکه تمام رفتارهای اجتماعی، رویکردهای سیاسی، پیشرفتهای علمی و ... او نیز باید تحت فرمول و کدنویسی خاص و به صورت کاملا غیر اختیاری باشد، در حالی که ما اگر واقعگرا باشیم، به مختار بودن انسانها پی خواهیم برد.