جستجوی پیشرفته
بازدید
341
آخرین بروزرسانی: 1403/08/22
خلاصه پرسش
آیا توصیه به رفتار مسالمت‌آمیز با کفار، تنها ویژه سال‌های آغازین اسلام بود و بعدها نسخ شد؟!
پرسش
سلام؛ شیخ کلینی روایتی از امام صادق(ع) نقل می‌کند که بر اساس آن، جمله قرآنی «َقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً»، به وسیله آیه «قاتِلُوا الَّذِینَ لایُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ»، نسخ شده است. همچنین از ابن عباس نقل شده است آیه 8 سوره ممتحنه که توصیه به خوش‌رفتاری با کفار غیر حربی می‌کند نیز با آیه 5 سوره توبه نسخ شده است! اکنون این سؤال پیش می‌آید که آیا بعد از نسخ ‌شدن این آیات، دیگر نباید حتی با کافرانی که با مسلمانان درگیر نیستند خوش‌رفتار بود؟! و باید با آنان به نبرد برخواست؟! آیا این تأییدی بر نظر دشمنان اسلام نیست که این دین را دینی خشن معرفی می‌کنند؟!
پاسخ اجمالی

نخست باید گفت؛ «نسخ» در علوم قرآنی، به این معنا است که آیاتی از قرآن کریم، حکم موجود در آیات گذشته را لغو ‌کند. به آیات ناظر به حکم جدید، «آیات ناسخ» و به آیات ناظر به حکم لغو شده، «آیات منسوخ» گفته می‌شود.

گفتنی است؛ اصل اولیه در تفسیر قرآن، نسخ‌نشدن هیچ‌کدام از آیات این کتاب مقدس است، مگر آن‌که -مانند نسخ آیه 65 سوره انفال با آیه 66 همان سوره - دلیلی قطعی برای آن بیابیم و بدین ترتیب، با یک روایت ضعیف و یا با یک نظر تفسیری از مفسری غیر معصوم نمی‌توان به این نتیجه رسید که مفاد و محتوای یک آیه نسخ شده است.

به همین دلیل، تعداد آیاتی که قطعا نسخ شده‌اند بسیار اندک است.

با این مقدمه، می‌پردازیم به آنچه در پرسش مطرح شده است:

الف) آنچه از ابن عباس در مورد نسخ آیه 8 سوره ممتحنه توسط آیه 5 سوره توبه نقل شده،‌ تنها یک نظر تفسیری است که نه استناد آن به ابن عباس قطعی است، و نه در هیچ روایتی از معصومان(ع) به آن اشاره شده است؛ از این‌رو به هیچ وجه نمی‌توان آیه یاد شده را آیه‌ای منسوخ دانست.

ب) اما در مورد روایتی که در کتاب کافی به امام صادق(ع) نسبت داده شد[1] و ظاهرش آن است که آیه «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً»،[2] توسط آیه «قاتِلُوا الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ... حَتَّى یُعْطُوا الْجِزْیَةَ عَنْ یَدٍ وَ هُمْ صاغِرُون»[3] نسخ شده است، چند نکته را متذکر می‌شویم:

  1. بررسی معنایی این دو آیه نشانگر آن است که نمی‌توان یکی را ناسخ دیگری دانست؛ زیرا آیه اول گزارشی از مجموعه توصیه‌هایی از خداوند به بنی‌‌اسرائیل است که گویا برای تمام ادیان الهی بود؛ لذا برای مسلمانان نیز لازم الاجرا است:

«و (به یاد آرید) هنگامى که از بنی‌اسرائیل پیمان گرفتیم که هرگز غیر خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مسکینان نیکی کنید و با مردم به زبان خوش سخن گویید، و نماز را برپا دارید و زکات بپردازید ... .[4]

اما افرادی که در آیه دوم به جنگ با آنان توصیه شد، کفّاری هستند که خود را به هیچ چیز پای‌بند نمی‌دانند. نه به خدا معتقدند، نه قیامت را قبول دارند و به همین دلیل خود را به هیچ عهد و پیمانی نیز ملتزم نمی‌دانند!

«با کسانى از اهل کتاب که نه به خدا، و نه به روز جزا ایمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده حرام می‌شمرند، و نه آیین حق را می‌پذیرند، پیکار کنید تا زمانى که با خضوع و تسلیم، جزیه را به دست خود بپردازند».

با توجه به این‌که این دو آیه قابل جمع‌اند،‌ لازم نیست یکی ناسخ دیگری باشد.

  1. روایت یادشده با آن‌که در کتاب معتبر نقل شده؛ اما از نظر حدیث‌شناسان، سند آن ضعیف و نامعتبر است.[5] و همان‌گونه که گفته شد، نمی‌توان با استناد به آن، نسخ آیه‌ای از قرآن را ثابت کرد.
  2. با فرض پذیرش روایت نیز می‌توان گفت که مراد از نسخ در آن، نسخ اصطلاحی نیست که حکمی به طور کلی حذف و منسوخ شده باشد؛ بلکه مراد نوعی قید زدن است؛ یعنی آیه اول ناظر به آن است که در تمام حالات باید با مردم، با نیکی و خوبی برخورد کرد؛ اما آیه دوم آن‌را مقید می‌کند که تنها اگر عده‌‌ای از مردم به هیچ‌یک از پیمان‌‌های الهی پای‌بند نبودند، دیگر جای سخن نیک گفتن با آنان نیست؛ بلکه باید با‌ آنان به نبرد پرداخت.
  3. و از همه مهم‌تر، اگر آیه‌های برخورد نیک با کافران غیر حربی در زمان پیامبر اسلام(ص) نسخ شده بود، دیگر معنا نداشت که بعدها ائمه(ع) همان نوع برخورد نیک را توصیه کنند، و گاه به همان آیه‌ای که منسوخ شده است، استناد کنند! در حالی که خلاف آن‌را می‌بینیم.

به عنوان نمونه در کتاب کافی، روایت دیگری از امام صادق(ع) را مشاهده می‌کنیم که بر خلاف روایت موجود در پرسش، سند آن از سوی روایت‌شناسان مورد تأیید قرار گرفته است.[6]

در این روایت، سدیر صیرفی می‌گوید: از امام(ع) پرسیدم: مستمندی نزدم می‌آید و نمی‌دانم که مسلمان است یا خیر؟ آیا به او غذایی بدهم؟! حضرتشان فرمود: بله! به هر فردی که نمی‌دانی دوستدار حق است و یا نسبت به آن دشمنی می‌ورزد، غذا بده؛ زیرا خداوند می‌فرماید: «وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً»!

تنها به کسانی غذا نده که در برابر حق قد علم کرده و یا مردم را به سمت باطل دعوت می‌کنند.[7]

همان‌گونه که ملاحظه می‌کنید. امام(ع) در این روایت، به همان آیه‌ای استناد کرد که گمان به منسوخ شدن آن می‌رفت.

شیخ صدوق(ره) روایتی از امام ششم(ع) نقل می‌کند که حضرتشان در آن به اسحاق بن عمار توصیه می­فرماید: اگر فردی یهودی نیز با تو هم‌نشین شد، تو هم‌نشین خوبی برای او باش! [8]

شیخ مفید(ره) نیز دقیقا همین توصیه را از امام پنجم(ع) نقل می‌کند. [9]

نتیجه آن‌که، حکم آیه‌هایی از قرآن که به خوش‌رفتاری با غیرمسلمانانی که در صدد آسیب‌رساندن به جامعه اسلامی نیستند، همچنان بر قوت خود باقی است و باید مبنای عمل مسلمانان باشد.[10]


[1]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 5، ص 10 - 12، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[2]. بقره، 83.

[3]. توبه، 29.

[4]. «وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَ بَنی‏ إِسْرائیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکینِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلاَّ قَلیلاً مِنْکُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ». بقره، 83.

[5]. ر. ک: مجلسى، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج 18، ص 333، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.

[6]. ر. ک: همان، ج 16، ص 140.

[7]. کافی، ج 4، ص 13.

[8]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 4، ص404 ، ح 5872، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413 ق.

[9]. شیخ مفید، الأمالی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ولی، حسین، ص 185، تهران، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ  اول، 1413 ق.

[10]. ر. ک: دوستی با یهود و مسیحیان؛ اسلام و خشونت

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها