لطفا صبرکنید
18579
- اشتراک گذاری
قوّۀ خیال (یا مصوّره)، یکی از نیروهای ادراکی و از مراتب باطنی نفس انسانی و شأنی از شئون آن است. کار این قوّه را که حفظ و بایگانی صورتها و اشکال جزئی محسوسات و تصرف در آنها است، تخیّل مى نامند.
نفس انسانی می تواند قوه خیال را بـه منزلۀ آینه ای در دست عقل قرار دهد تا حقائق ملکوت عالم را به تصویر کشاند؛ منتها راه این عمل صحیح٬ طهارت قوّۀ خیال است. همان طور که خیال، قوّه ای است که می تواند آزادانه صورت های درست و پاک خلق کند، می تواند عصیانگر و سرکش بوده و کانال ورودى شیطان شود و به مرور قلب را تسخیر کرده و به تاریکى و سیاهى بیانجامد و با روح سرکش خود نیروی سازندگی خویش را تباه کند.
از این جا است که نیرو و توان سازندگی قوّۀ خیال نیاز به طهارت، مهار شدن دارد؛ لذا توصیه می شود که برای استفادۀ مناسب از آن، اموری؛ مانند دوری از آرزوهای دراز، انجام عبادت و توجه دل به ذکر خدا را مدّ نظر داشت.
قوّه خیال (یا مصوّره) [1] ، یکی از نیروهای ادراکی و از مراتب باطنی نفس انسانی و شأنی از شئون آن است. [2] کار این قوّه را که حفظ و نگهداری صورتها و اشکال جزئی محسوسات و حفظ آن است، [3] تخیّل مىنامند. [4]
این صورت، تمثیل مادّی و یا ذهنی آن شیء خارجی محسوس بوده، [5] و بعد از غایب شدن شیء مادی خارجی (و صورت ذهنی آن)، قوه خیال آن را برای نفس انسانی دوباره ممثّل می گرداند. [6]
به بیان دیگر؛ آنچه را که حواس پنج گانه ظاهری، حس می کنند، قوه خیال حافظ صور آن محسوسات بوده و یک نوع خزانه برای این صور اشیاء است. [7] در حقیقت، نفس انسانی به واسطه قوّه خیال از موجودات در طبیعت عکس می گیرد و موقعی که آن را طلب می کند، برای خود حاضر می نماید.
در میان قوای ظاهری و باطنی نفس آدمی، از همه آزادتر و مختارتر «قوّه خیال» است؛ این قوّه بر خلاف قوای ظاهری، همچون بینایی و شنوایی، مقیّد به حدود و تعیّنات امور محسوس نی
قوّۀ خیال (یا مصوّره)[1]، یکی از نیروهای ادراکی و از مراتب باطنی نفس انسانی و شأنی از شئون آن است.[2] کار این قوّه را که حفظ و بایگانی صورتها و اشکال جزئی محسوسات و تصرف در آنها است،[3] تخیّل مىنامند.[4]
این صورت، تمثیل مادّی و یا ذهنی آن شیء خارجی محسوس بوده،[5] و بعد از غایب شدن شیء مادی خارجی (و صورت ذهنی آن)، قوه خیال آن را برای نفس انسانی دوباره ممثّل می گرداند. [6]
به بیان دیگر؛ آنچه را که حواس پنج گانه ظاهری، حس می کنند، قوه خیال حافظ صور آن محسوسات بوده و یک نوع خزانه برای این صور اشیاء است.[7] در حقیقت، نفس انسانی به واسطه قوّۀ خیال از موجودات در طبیعت عکس می گیرد و موقعی که آن را طلب می کند، برای خود حاضر می نماید.
در میان قوای ظاهری و باطنی نفس آدمی، از همه آزادتر و مختارتر «قوّۀ خیال» است؛ این قوّه بر خلاف قوای ظاهری، همچون بینایی و شنوایی، مقیّد به حدود و تعیّنات امور محسوس نیست. خیال قادر است مرزها و قید و بندهایی را که عالم جسمانی بر محسوسات تحمیل می کند، بشکند و به فضایی در ورای عالم جسمانی پرواز کند. نفس انسانی می تواند آن را بـه منزلۀ آینه ای در دست عقل قرار دهد تا حقائق ملکوت عالم را به تصویر کشاند؛ منتها راه صحیح این عمل٬ طهارت قوّۀ خیال است.
همان طور که خیال، قوّه ای است که می تواند آزادانه صورت های درست و پاک خلق کند، می تواند عصیانگر و سرکش بوده و درب و کانال ورودى شیطان شود و به مرور قلب را تسخیر کرده و به تاریکى و سیاهى بیانجامد و با روح سرکش خود نیروی سازندۀ خود را تباه کند. از این رو قرآن کریم مىفرماید: «اى کسانى که ایمان آوردهاید! از گامهاى شیطان پیروى نکنید! هر کس پیرو شیطان شود (گمراهش مىسازد، زیرا) او به فحشا و منکر فرمان مىدهد».[8]
از این جا است که نیرو و توان سازندگی قوّۀ خیال نیاز به طهارت، مهار شدن دارد؛ زیرا تا از تخیّلات مهار گسیخته رها نشویم روح ما ظرف معارف الاهى قرار نمى گیرد.
از این رو، چند امر زیر برای استفاده مناسب از قوۀ خیال و دوری از تخیلات کور و شیطانی توصیه می شود:
- مطالعۀ کتاب های مفید (به ویژه کتاب های معنوی و سیره زندگی انبیاء و اولیای الاهی).
- توجه دادن دل به خدا و تذکر این که در برابر رب الارباب و خالق و مدبّر کل قرار گرفته است؛ و این کار با تمرین و ممارست حاصل می شود.
- دوری از آرزوهای دور و دراز و دست نیافتنی.[9]
- انجام عباداتی مانند نماز، یاد و ذکر خدا، مناجات و ارتباط عاشقانه با خدا و ...؛ زیرا عبادت، قوای ظاهری و باطنی را پیرو «نفس انسانی و الاهی» می کند تا انسان به واسطۀ قوۀ خیال به سوی صورت های درست و پاک قدم بردارد.[10]
نمایه های مرتبط:
«دفع افکار و خواطر بد»، سؤال 3525 (سایت: 3755).
«عالم خیال از نظر بوعلی، شیخ اشراق و ملاصدرا»، سؤال 5338 (سایت: 5893).
«دور کردن افکار و تخیلات شهوانی»، سؤال 6819 (سایت: 6906).
[1] . حسینى اردکانی، احمد بن محمد، مرآة الاکوان (تحریر شرح هدایه ملا صدرا شیرازی)، مقدمه و تصحیح و تعلیق از: نورانی، عبد الله، ص 459، نشر میراث مکتوب، تهران، چاپ اول، 1375ش؛ حسن زاده آملی، حسن، نصوص الحکم بر فصوص الحکم، ص 273، نشر رجاء، تهران، چاپ دوم، 1375ش.
[2] . غفاری، سید محمد خالد، فرهنگ اصطلاحات آثار شیخ اشراق، ص 290 و 291، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، تهران، چاپ اول، 1380ش؛ مرآة الاکوان (تحریر شرح هدایه ملا صدرا شیرازی)، ص 456؛ عبد الرزاق کاشانی، کمال الدین، مجموعه رسائل و مصنفات کاشانی، مقدمه و تصحیح و تعلیق از: هادى زاده، مجید، ص 295، میراث مکتوب، تهران، چاپ دوم، 1380ش؛ حسن زاده آملی، حسن، اتحاد عاقل به معقول، ص 427، نشر حکمت، تهران، چاپ دوم، 1366ش.
[3] . طوسی، خواجه نصیر الدین، آغاز و انجام، متن، مقدمه و شرح و تعلیقات از: آیت الله حسن زاده آملی، ص 57، انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، چاپ چهارم، 1374ش.
[4] . حسن زاده آملی، حسن، دروس معرفت نفس، متن، ص 197، نشر الف لام میم، قم، چاپ سوم، 1385ش.
[5] . صلیبا، جمیل، المعجم الفلسفی، ج 1، ص 546، الشرکة العالمیة للکتاب، بیروت، 1414ق.
[6] . مرآة الاکوان (تحریر شرح هدایه ملا صدرا شیرازی)، ص 459.
[7] . ر.ک: مرآة الاکوان (تحریر شرح هدایه ملا صدرا شیرازی)، ص 459 – 462؛ مجموعه رسائل و مصنفات کاشانی، ص 295؛ المعجم الفلسفی، ج 1، ص 546.
[8] . نور، 21.
[9] . حسن زاده آملی، حسن، رساله نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور، ص 153، نشر تشیع، قم، چاپ ششم، 1371ش.
[10] . همان، ص 152.
ست. خیال قادر است مرزها و قید و بندهایی را که عالم جسمانی بر محسوسات تحمیل می کند، بشکند و به فضایی در ورای عالم جسمانی پرواز کند. نفس انسانی می تواند آن را بـه منزله آینه ای در دست عقل قرار دهد تا حقائق ملکوت عالم را به تصویر کشاند؛ منتها راه صحیح این عمل٬ طهارت قوّه خیال است.
همان طور که خیال، قوّه ای است که می تواند آزادانه صورت های درست و پاک خلق کند، می تواند عصیانگر و سرکش بوده و درب و کانال ورودى شیطان شود و به مرور قلب را تسخیر کرده و به تاریکى و سیاهى بیانجامد و با روح سرکش خود نیروی سازنده خود را تباه کند. از این رو قرآن کریم مىفرماید: «اى کسانى که ایمان آوردهاید! از گامهاى شیطان پیروى نکنید! هر کس پیرو شیطان شود (گمراهش مىسازد، زیرا) او به فحشا و منکر فرمان مىدهد». [8]
از این جا است که نیرو و توان سازندگی قوّه خیال نیاز به طهارت، مهار شدن دارد؛ زیرا تا از تخیّلات مهار گسیخته رها نشویم روح ما ظرف معارف الاهى قرار نمى گیرد.
از این رو، چند امر زیر برای استفاده مناسب از قوه خیال و دوری از تخیلات کور و شیطانی توصیه می شود:
1. مطالعه کتاب های مفید (به ویژه کتاب های معنوی و سیره زندگی انبیاء و اولیای الاهی).
2. توجه دادن دل به خدا و تذکر این که در برابر رب الارباب و خالق و مدبّر کل قرار گرفته است؛ و این کار با تمرین و ممارست حاصل می شود.
3. دوری از آرزوهای دور و دراز و دست نیافتنی. [9]
4. انجام عباداتی مانند نماز، یاد و ذکر خدا، مناجات و ارتباط عاشقانه با خدا و ...؛ زیرا عبادت، قوای ظاهری و باطنی را پیرو «نفس انسانی و الاهی» می کند تا انسان به واسطه قوه خیال به سوی صورت های درست و پاک قدم بردارد. [10]
نمایه های مرتبط:
«دفع افکار و خواطر بد»، سؤال 3525 (سایت: 3755) .
«عالم خیال از نظر بوعلی، شیخ اشراق و ملاصدرا»، سؤال 5338 (سایت: 5893) .
«دور کردن افکار و تخیلات شهوانی»، سؤال 6819 (سایت: 6906) .
[1] . حسینى اردکانی، احمد بن محمد، مرآة الاکوان (تحریر شرح هدایه ملا صدرا شیرازی)، مقدمه و تصحیح و تعلیق از: نورانی، عبد الله، ص 459، نشر میراث مکتوب، تهران، چاپ اول، 1375ش؛ حسن زاده آملی، حسن، نصوص الحکم بر فصوص الحکم، ص 273، نشر رجاء، تهران، چاپ دوم، 1375ش.
[2] . غفاری، سید محمد خالد، فرهنگ اصطلاحات آثار شیخ اشراق، ص 290 و 291، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، تهران، چاپ اول، 1380ش؛ مرآة الاکوان (تحریر شرح هدایه ملا صدرا شیرازی)، ص 456؛ عبد الرزاق کاشانی، کمال الدین، مجموعه رسائل و مصنفات کاشانی، مقدمه و تصحیح و تعلیق از: هادى زاده، مجید، ص 295، میراث مکتوب، تهران، چاپ دوم، 1380ش؛ حسن زاده آملی، حسن، اتحاد عاقل به معقول، ص 427، نشر حکمت، تهران، چاپ دوم، 1366ش.
[3] . طوسی، خواجه نصیر الدین، آغاز و انجام، متن، مقدمه و شرح و تعلیقات از: آیت الله حسن زاده آملی، ص 57، انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، چاپ چهارم، 1374ش.
[4] . حسن زاده آملی، حسن، دروس معرفت نفس، متن، ص 197، نشر الف لام میم، قم، چاپ سوم، 1385ش.
[5] . صلیبا، جمیل، المعجم الفلسفی، ج 1، ص 546، الشرکة العالمیة للکتاب، بیروت، 1414ق.
[6] . مرآة الاکوان (تحریر شرح هدایه ملا صدرا شیرازی)، ص 459.
[7] . ر.ک: مرآة الاکوان (تحریر شرح هدایه ملا صدرا شیرازی)، ص 459 – 462؛ مجموعه رسائل و مصنفات کاشانی، ص 295؛ المعجم الفلسفی، ج 1، ص 546.
[8] . نور، 21.
[9] . حسن زاده آملی، حسن، رساله نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور، ص 153، نشر تشیع، قم، چاپ ششم، 1371ش.
[10] . همان، ص 152.