لطفا صبرکنید
بازدید
10768
10768
آخرین بروزرسانی:
1393/01/25
کد سایت
fa39764
کد بایگانی
48509
نمایه
علت درک نشدن جزای کامل اعمال در دنیا
طبقه بندی موضوعی
ثواب و عقاب|امتحان و آزمایش الهی
اصطلاحات
دنیا
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
اگر جزا عین عمل و از آن جدا شدنی نیست؛ چرا انسان همان موقع آنرا درک نمیکند؟
پرسش
اگر جزا عین عمل است و جدا نشدنی، چرا انسان همان موقع آنرا درک نمیکند؟
پاسخ اجمالی
قرآن کریم در آیات متعددی جزاء، را عین عمل میداند. به عنوان نمونه میتوان به این آیات اشاره کرد: «وَ لَا تجُزَوْنَ إِلَّا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ»؛[1] و جز آنچه را عمل مىکردید جزا داده نمىشوید. «یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعیداً»؛[2] روزى که هر کس، آنچه را از کار نیک انجام داده، حاضر مىبیند و آرزو مىکند میان او، و آنچه از اعمال بد انجام داده، فاصله زمانىِ زیادى باشد.
دانشمندان اسلامی از این موضوع، تعبیر به تجسیم یا تجسّم اعمال کردهاند.[3] به همین دلیل است که روز قیامت کوچکترین ظلمی نسبت به کسی نمیشود.[4] طبق این عقیده، هر کدام از اعمال انسانها، چه خوب و چه بد، یک صورت دنیوى دارد، که برای ما قابل دیدن است و یک صورت اخروى، که هم اکنون در دل آن عمل نهفته است.[5] روایات متعددی نیز وجود دارد که به این معنا اشاره میکند. برای نمونه؛ از امام صادق(ع) چنین نقل شده است: «مَنْ أَدْخَلَ عَلَى مُؤْمِنٍ سُرُوراً خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ ذَلِکَ السُّرُورِ خَلْقاً فَیَلْقَاهُ عِنْدَ مَوْتِهِ فَیَقُولُ لَهُ أَبْشِرْ یَا وَلِیَّ اللَّهِ بِکَرَامَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانٍ مِنْهُ ثُمَّ لَایَزَالُ مَعَهُ حَتَّى یَدْخُلَ قَبْرَهُ فَیَقُولُ لَهُ مِثْلَ ذَلِکَ فَإِذَا بُعِثَ تَلَقَّاهُ فَیَقُولُ لَهُ مِثْلَ ذَلِکَ فَلَا یَزَالُ مَعَهُ فِی کُلِّ هَوْلٍ یُبَشِّرُهُ وَ یَقُولُ لَهُ مِثْلَ ذَلِکَ فَیَقُولُ لَهُ مَنْ أَنْتَ رَحِمَکَ اللَّهُ فَیَقُولُ أَنَا السُّرُورُ الَّذِی أَدْخَلْتَ عَلَى فُلَان»؛[6] هر کس که مؤمنی را خوشحال کند، خداوند از آن خوشحالی مخلوقی را میآفریند که آن شخص هنگام مرگ با آن مخلوق ملاقات میکند و آن مخلوق به او میگوید: ای ولیّ خدا به کرامت الهی و رضوانش تو را بشارت میدهم. آن مخلوق او را همچنان همراهی میکند تا اینکه او را وارد قبر کنند. وقتی که او را وارد قبر کردند نیز همین سخنان را به او میگوید. وقتی که مبعوث شد نیز همین جملات را برای بار چندم به او خواهد گفت. او در همه مراحل و اهوال قیامت همراهش خواهد بود و او را بشارت خواهد داد. مؤمن از او میپرسد: خدا تو را رحمت کند، تو که هستی؟ او هم جواب میدهد: من آن خوشحالی هستم که به قلب فلان مؤمن وارد ساختی.
اینکه ما در حال حیات و زندگی دنیایی نمیتوانیم این مطلب را احساس کنیم، به این دلیل است که درک این دست مسائل به دلیل وجود حجابهایی که بر قلب و دل ما وجود دارد، ممکن نیست. یکی از حکمتهای این موضوع این است که دنیا محل آزمایش و امتحان است و درک جزا و اثر عمل، با آن منافات دارد؛ زیرا اگر به مجرد انجام عمل، ثواب و عقاب آن حاصل شود، به دلیل عذاب گناه، کسی گناه نخواهد کرد و به طمع به دست آوردن ثواب کار خیر، همه نسبت به آن رغبت خواهند داشت؛ از اینرو، خداوند حقیقت گناهان و اعمال خیر را از مردم پوشیده نگهداشته، تا زمینه امتحان تحقق پیدا کند.
اگرچه درک حقیقت اعمال در دنیا برای عموم مردم امکان پذیر نیست، ولی آثار آن قابل درک است. آثاری؛ مانند طول عمر برای کسی که صله رحم انجام میدهد، یا ازدیاد روزی و برخورداری از توفیقات و عنایات الهی در امور مختلف، و از طرف دیگر کوتاهی عمر و کاهش روزی و زیاد شدن بلاها و مصیبتها در قبال انجام برخی از گناهان، از این نمونه به شمار میرود.
دانشمندان اسلامی از این موضوع، تعبیر به تجسیم یا تجسّم اعمال کردهاند.[3] به همین دلیل است که روز قیامت کوچکترین ظلمی نسبت به کسی نمیشود.[4] طبق این عقیده، هر کدام از اعمال انسانها، چه خوب و چه بد، یک صورت دنیوى دارد، که برای ما قابل دیدن است و یک صورت اخروى، که هم اکنون در دل آن عمل نهفته است.[5] روایات متعددی نیز وجود دارد که به این معنا اشاره میکند. برای نمونه؛ از امام صادق(ع) چنین نقل شده است: «مَنْ أَدْخَلَ عَلَى مُؤْمِنٍ سُرُوراً خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ ذَلِکَ السُّرُورِ خَلْقاً فَیَلْقَاهُ عِنْدَ مَوْتِهِ فَیَقُولُ لَهُ أَبْشِرْ یَا وَلِیَّ اللَّهِ بِکَرَامَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانٍ مِنْهُ ثُمَّ لَایَزَالُ مَعَهُ حَتَّى یَدْخُلَ قَبْرَهُ فَیَقُولُ لَهُ مِثْلَ ذَلِکَ فَإِذَا بُعِثَ تَلَقَّاهُ فَیَقُولُ لَهُ مِثْلَ ذَلِکَ فَلَا یَزَالُ مَعَهُ فِی کُلِّ هَوْلٍ یُبَشِّرُهُ وَ یَقُولُ لَهُ مِثْلَ ذَلِکَ فَیَقُولُ لَهُ مَنْ أَنْتَ رَحِمَکَ اللَّهُ فَیَقُولُ أَنَا السُّرُورُ الَّذِی أَدْخَلْتَ عَلَى فُلَان»؛[6] هر کس که مؤمنی را خوشحال کند، خداوند از آن خوشحالی مخلوقی را میآفریند که آن شخص هنگام مرگ با آن مخلوق ملاقات میکند و آن مخلوق به او میگوید: ای ولیّ خدا به کرامت الهی و رضوانش تو را بشارت میدهم. آن مخلوق او را همچنان همراهی میکند تا اینکه او را وارد قبر کنند. وقتی که او را وارد قبر کردند نیز همین سخنان را به او میگوید. وقتی که مبعوث شد نیز همین جملات را برای بار چندم به او خواهد گفت. او در همه مراحل و اهوال قیامت همراهش خواهد بود و او را بشارت خواهد داد. مؤمن از او میپرسد: خدا تو را رحمت کند، تو که هستی؟ او هم جواب میدهد: من آن خوشحالی هستم که به قلب فلان مؤمن وارد ساختی.
اینکه ما در حال حیات و زندگی دنیایی نمیتوانیم این مطلب را احساس کنیم، به این دلیل است که درک این دست مسائل به دلیل وجود حجابهایی که بر قلب و دل ما وجود دارد، ممکن نیست. یکی از حکمتهای این موضوع این است که دنیا محل آزمایش و امتحان است و درک جزا و اثر عمل، با آن منافات دارد؛ زیرا اگر به مجرد انجام عمل، ثواب و عقاب آن حاصل شود، به دلیل عذاب گناه، کسی گناه نخواهد کرد و به طمع به دست آوردن ثواب کار خیر، همه نسبت به آن رغبت خواهند داشت؛ از اینرو، خداوند حقیقت گناهان و اعمال خیر را از مردم پوشیده نگهداشته، تا زمینه امتحان تحقق پیدا کند.
اگرچه درک حقیقت اعمال در دنیا برای عموم مردم امکان پذیر نیست، ولی آثار آن قابل درک است. آثاری؛ مانند طول عمر برای کسی که صله رحم انجام میدهد، یا ازدیاد روزی و برخورداری از توفیقات و عنایات الهی در امور مختلف، و از طرف دیگر کوتاهی عمر و کاهش روزی و زیاد شدن بلاها و مصیبتها در قبال انجام برخی از گناهان، از این نمونه به شمار میرود.
[1]. یس، 54.
[2]. آل عمران، 30.
[3]. ر.ک: طالقانى، محمد نعیم، منهج الرشاد فی معرفة المعاد، محقق: استادی، رضا، ج 3، ص 140 – 147، آستان قدس رضوى، مشهد، چاپ اول، 1411ق؛ سبحانی، جعفر، الإلهیات على هدى الکتاب و السنة و العقل، ج 4، ص 262، المرکز العالمی للدراسات الإسلامیة، قم، چاپ سوم، 1412ق؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 507، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[4]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 17، ص 100، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق.
[5]. تفسیر نمونه، ج 2، ص 509.
[6]. کوفى اهوازى، حسین بن سعید، المؤمن، ص 51، مؤسسة الإمام المهدی(عج)، قم، 1404ق.
نظرات