جستجوی پیشرفته
بازدید
21086
آخرین بروزرسانی: 1388/09/14
خلاصه پرسش
چرا خداوند در کنار رحمتش "ارحم الراحمین" سفارش به مجازات تا سر حد اعدام (قصاص، قطع دست و یا خشونت زیاد) نموده است؟
پرسش
چرا خداوند در قرآن کریم در کنار رحمتش و معرفی خود به عنوان "ارحم الراحمین" سفارش به مجازات تا سر حد اعدام (قصاص، قطع دست و یا خشونت زیاد) نموده است؟
پاسخ اجمالی

با توجه به آیات و روایات در می یابیم که خداوند همان طور که دارای صفت رحمانیت و رحیمیت است، همچنین دارای صفت غضب و سخط نیز می باشد؛ یعنی او هم غافرالذنب است، هم شدید العقاب‏، هم أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ است و هم أَشَدُّ الْمُعَاقِبِینَ.

در قرآن غالباً هر جا سخن از تهدید و عذاب به میان آمده به دنبال آن از رحمت و مغفرت نیز سخن گفته شده است و شاید سرّش این باشد که چون یکى از فضائل بسیار نیک انسانى این است که همیشه بین بیم و امید باشد و براى اعتدال حالش که نه مغرور گردد به آیات رحمت و نه مأیوس گردد از رحمت الاهى. پس خداوند فقط ارحم الراحمین نیست، تا اشکال شود که چرا سفارش به مجازات تا سر حد اعدام (قصاص، قطع دست و یا خشونت زیاد) نموده و این با وصفش به این صفت منافات دارد.

طبعاً کسی که مورد قصاص قرار می گیرد و یا حدی بر او جاری می شود و ... حتماً جرم سنگینی را مرتکب شده است و حقی را پایمال نموده است که در حقیقت این عمل آفتی است که باعث فساد اجتماع و جامعه می شود و برای حفظ جامعه باید با این آفت ها مبارزه کرد. رحمت الاهی ایجاب می کند که در وهله اول، جامعه را از سقوط انحطاط و انحراف حفظ نماید.

رحمت الاهی ایجاب می کند که با تشریع قوانین، موجب تقلیل جرایم شود. ازاین رو بر این باوریم که قصاص و حدود و امثال اینها نه تنها با "ارحم الراحمین" بودن خداوند مخالف نیستند، بلکه مقتضای ارحم الراحمین بودن تشریع قوانین این چنینی است.

پاسخ تفصیلی

با توجه و دقت در پرسش بالا به دست می آید که این سؤال حاصل و نتیجه دو ابهام است:

1. آیا خداوند فقط ارحم الراحمین است؟

2. آیا قصاص یا حدود و ... با "ارحم الراحمین" بودن خداوند مخالف است؟

با توجه به آیات و روایات درمی یابیم که خداوند جامع صفات نیک است؛ به عبارت دیگر، دارای تمام صفات ثبوتیه و سلبیه است؛ یعنی همان طور که دارای صفت رحمانیت و رحیمیت است، همچنین دارای صفت غضب و سخط نیز می باشد، اگر به بهشت مژده داده از جهنم نیز ترسانده است،[1] اگر به مغفرت امید داده به عذاب نیز بیم داده است، ‏از این رو می بینیم که پیامبرش را هم بشیر و هم نذیر معرفی می نماید.[2]

خداوند هم غافرالذنب است هم شدید العقاب‏، در روایات و ادعیه ای که از طرف امامان معصوم (ع) به ما رسیده می بینیم از یک طرف خداوند به أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ توصیف شده و از طرف دیگر به أَشَدُّ الْمُعَاقِبِینَ.[3]

خوف و رجاء (بیم و امید)

معمولاً قرآن در کنار" وعده‏ها" به "وعیدها" و در کنار" بشارت ها" به" انذارها" مى‏پردازد تا دو عامل بیم و امید را که انگیزه حرکت تکاملى است تقویت کند؛ چرا که انسان به مقتضاى حب ذات تحت تأثیر غریزه "جلب منفعت" و "دفع ضرر" است.[4] به عبارت دیگر در قرآن غالباً هر جا سخن از تهدید و عذاب به میان آمده به دنبال آن از رحمت و مغفرت سخن گفته شده است و شاید سرّش این باشد که چون یکى از فضایل بسیار نیک انسانى این است که همیشه بین خوف و رجاء باشد و براى اعتدال حالش که نه مغرور گردد، به آیات رحمت و نه مأیوس گردد از رحمت الاهى که فرموده: "لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکافِرُونَ"،[5] بایستى همیشه بین بیم و امید باشد. در روایات اهل بیت (ع) است که باید خوف و رجا مثل دو طرف ترازو به قدر هم باشند که از هیچ طرف زیادتى نکند. بیم و امید دو اصل ایمانى و اخلاقى است و بدون تحقق این دو اصل ایمان کامل نمى‏گردد.[6]

با توجه به این توضیحات درمی یابیم که خداوند فقط ارحم الراحمین نیست تا اشکال شود که سفارش به مجازات تا سر حد اعدام (قصاص، قطع دست و یا خشونت زیاد) با صفت "ارحم الراحمین" منافات دارد. اما بدون در نظر گرفتن اوصاف دیگر الاهی آیا قصاص یا حدود و .. با "ارحم الراحمین" بودن خداوند مخالف است؟

طبعاً کسی که مورد قصاص قرار می گیرد و یا حدی بر او جاری می شود و ... حتماً جرمی را مرتکب شده است و حقی را پایمال نموده است و در حقیقت این عمل آفتی است که باعث فساد اجتماع و جامعه می شود و برای حفظ جامعه باید با این آفت ها (که در اسلام برای آن قصاص و یا حد در نظر گرفته) مبارزه کرد که در این جا دو نوع مبارزه ممکن است صورت پذیرد. یکی مبارزه سطحی؛ مثل جریمه کردن، زندانی نمودن و ... و دیگری مبارزه ریشه ای؛ مثل قصاص، حدود و ... که اسلام نوع دوم را انتخاب نموده است؛ زیرا از نظر اسلام همان طور که عقلای عالم حکم می کنند، ارزش و احترام جامعه از ارزش افراد بیشتر و مهم تر است نه این که این عمل ریشه در حس انتقام جویی داشته باشد. از این رو رحمت الاهی ایجاب می کند که در وهله اول، جامعه را از سقوط انحطاط و انحراف حفظ نماید و با تشریع قوانین، موجب تقلیل جرایم شود. از این رو بر این باوریم که قصاص و حدود و امثال اینها نه تنها با "ارحم الراحمین" بودن خداوند مخالف نیستند، بلکه مقتضای ارحم الراحمین بودن تشریع قوانین این چنینی است. چه زیبا فرمود خداوند منان: وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ.[7]

در حقیقت قصاص و دیه اسلامى دریچه‏اى است به سوى حیات و زندگى انسان ها که از یک سو ضامن حیات جامعه است؛ زیرا اگر این احکام به هیچ وجه وجود نداشت و افراد سنگ دل احساس امنیت مى‏کردند جان مردم بى‏گناه به خطر مى‏افتاد. و از سوى دیگر مایه سلامتی و حیات مجرم است؛ چرا که او را از فکر ارتکاب جرم تا حد زیادى باز مى‏دارد و کنترل مى‏کند. و از جانب دیگر نیز به خاطر لزوم تساوى و برابرى (در انتقام) جلوی جرم های پى در پى را مى‏گیرد و به سنت هاى جاهلى که گاه یک جرم موجب چندین جرم و آن نیز به نوبه خود مایه جرم هاى بیشترى مى‏شد پایان مى‏دهد، و از این راه نیز مایه حیات جامعه است.

نظام پزشکی، کشاورزى، دامدارى همه و همه روى این اصل عقلى (حذف موجود خطرناک و مزاحم) بنا شده؛ زیرا مى‏بینیم برای حفظ و سلامت بدن، عضو فاسد را قطع مى‏کنند، و یا به خاطر رشد گیاه شاخه‏هاى مضر و مزاحم را مى‏برند، به عنوان مثال کسانى که کشتن قاتل را فقدان فرد دیگرى از افراد جامعه مى‏دانند تنها نگاه انفرادى دارند، اگر صلاح اجتماع را در نظر بگیرند و بدانند اجراى قصاص چه نقشى در حفاظت و تربیت سایر افراد دارد در گفتار خود تجدید نظر مى‏کنند، از بین بردن این افراد خونریز در اجتماع؛ مانند قطع کردن و از بین بردن عضو و شاخه مزاحم و مضر است که به حکم عقل باید آن را قطع کرد، ناگفته پیدا است که تا کنون هیچ کس به قطع شاخه‏ها و عضوهاى فاسد و مضر اعتراض نکرده است.[8]

نتیجه: این که اوّل. خداوند جامع صفات نیک است، پس همان طور که ارحم الراحمین است، همچنین اشد المعاقبین نیز می باشد.

دوم. کیفر افراد مجرم گرچه شاید با نگاه اوّل سنگ دلی محسوب شود، اما با توجه به عمل مجرم از یک سو و با توجه به عمل بازدارندگی که این نوع مجازات ها در جامعه در پی دارند و اجتماع را تا حد زیادی از این نوع جرم ها بیمه می کنند معلوم می شود که تشریع این نوع کیفر ها از ضروریات جوامع بشری است.

در این جا تذکر نکته ای لازم به نظر می رسد.

با توجه به این که بر اساس روایات هر کس که در دنیا به کیفر گناهش رسید دوباره در آخرت کیفر نمی شود؛ به عبارت دیگر کسی که به خاطر گناهش در دنیا مجازات شد دوباره در آخرت کیفر نمی بیند این جلوه ای از رحمت الاهی است.[9] از این رو می بینیم در صدر اسلام برخی برای پاک شدن و رهایی از عذاب الاهی اخروی خدمت امام (ع) می رسیدند که بعد از اقرار به گناه تقاضای اجرای حدود الاهی برای خود می کردند.[10]



[1]  یس، 63.

[2]  هود 2، أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنَّنی‏ لَکُمْ مِنْهُ نَذیرٌ وَ بَشیر.

[3]  طوسی، تهذیب‏الأحکام، ج 3، ص 108، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 هـ ش. اللَّهُمَّ إِنِّی أَفْتَتِحُ الثَّنَاءَ بِحَمْدِکَ وَ أَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوَابِ بِمَنِّکَ وَ أَیْقَنْتُ أَنَّکَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فِی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِینَ فِی مَوْضِعِ النَّکَالِ وَ النَّقِمَةِ.

[4]  مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏18، ص 273، ناشر دار الکتب الإسلامیة، تهران‏، چاپ اول، 1374 ش‏‏.

[5]  یوسف، 87.

[6]  امین،‏ سیده نصرت، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج‏2، ص 262 و 263، ناشر نهضت زنان مسلمان‏، چاپ تهران‏، 1361 ش‏.

[7]بقره، 791، و براى شما است در قصاص زندگى اى خداوندان خردها شاید شما بپرهیزید.

[8]  مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‏1، ص 606 و 607(با اندکی تصرف).

[9]  کلینی، کافی، ص 445، ح 6، امیر المؤمنین (ع) در تفسیر سخن خداوند عز و جل: «و هر چه از پیش آمدها به شما برسد پس به سبب چیزى است که دست هاى شما فراهم کرده‏اند و خداوند از بسیارى گناهان می گذرد » (سوره شورى آیه 30) فرمود: هیچ پیچ خوردن رگى نیست، و نه برخورد به سنگى، و نه لغزش گامى، و نه خراش دادن چوبى، جز به خاطر گناهى، و بی گمان آن چه را که خداوند از آن می گذرد بیشتر است، پس هر که را خداوند در دنیا به کیفر گناهش شتاب کرد پس آن خداى عز و جل والاتر و کریم تر و بزرگوارتر از آن است که دوباره در آخرت او را کیفر کند.

[10]  زنی نزد امیر المؤمنین آمد و به خاطر زنایی که کرده بود از حضرت خواست که با اجرای حد بر او، او را پاک سازد و می گفت: من می ترسم که مرگم فرا رسد و ناپاک از دنیا بروم. برای مطالعه تفصیل این حدیث به بحار الانوار، ج 76، 45 و من لا یحضره الفقیه، ترجمه غفارى، ج ‏5، ص 356 - 358 رجوع نمایید.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • در عرفان، شوق و اشتیاق به چه معنا است و درجاتش چیست؟
    4513 خلسه 1400/11/17
    «اشْتِیاق»‏ اصطلاحی عرفانى از ماده‌ی «شوق»، عبارت است از مجذوب شدن محب به محبوب در حال وصال، براى نیل به لذات مدام.[1]برخی میل مفرط را اشتیاق معنا کرده‌اند و می‌گویند؛ یکى از مقدمات عامه فعل، شوق مؤکّد است که به دنبال آن جزم و ...
  • چرا تعدد قدما باطل است؟
    13156 علیت و معلولیت 1391/07/27
    قدیم ذاتی و قدیم بالحق، صفتی از صفات اختصاصی ذات واجب تعالی است؛ از این رو ادله­ای که برای نفی تکثر و تعدد از واجب الوجود ذکر می‌شود، برای نفی تعدد نسبت به قدیم نیز ثابت است. به عبارت دیگر، تصور قدیم‌های متعدد همانند تصور شرکای متعدد ...
  • حقیقت وحی چیست؟ آیا بین وحی نازل شده بر حضرت محمد و وحی نازل شده بر پیامبران دیگر فرقی هست؟
    64248 علوم قرآنی 1388/03/09
    وحی در لغت به معنای القای پیام برای دیگری است و در اصطلاح عبارت از سخن الاهی است که خداوند آن را به وسیله پیامبر خود برای هدایت بشر می فرستد و مشخصه بارز رسالت و نبوت است.وحی بر رسول اکرم گاه مستقیم و گاه غیر مستقیم و به ...
  • حکم ترکیب اسامی مذهبی عربی با فارسی چیست؟
    19997 تاريخ کلام 1390/11/27
    ترکیب اسم های عربی – فارسی، اعم از پیشوند یا پسوند فارسی و یا ترکیب دو اسم مستقل فارسی و عربی، از گذشته های دور در میان مردم ما رواج داشته، به ویژه ترکیب با اسامی ائمه (ع)، و این به جهت ارادتی است که شیعه به اهل بیت ...
  • چرا این اصل فلسفی که «هر حادثی محدثی دارد» - و نیز هر اصل فلسفی دیگر - را برگرفته از دانشی تجربی و خطاپذیر ندانیم؟!
    5147 علیت و معلولیت 1398/09/06
     حادث یعنی موجودی که زمانی نبوده و الآن موجود است؛ بنابراین – بدون آن‌که نیاز به تجربه باشد - عقل حکم می‌کند که چنین موجودی خود بخود ایجاد نشده و نیاز به وجودآورنده دارد.[1]فلسفه هر چند از تجربیات استفاده می‌کند، ولی ابزار اصلی فلسفه، ...
  • «تفسیر تخصصی قرآن» به چه معنا است؟
    7097 علوم قرآنی 1394/05/27
    «تفسیر» در اصطلاح علوم قرآنی؛ یعنی روشن کردن مفاهیم و معانى آیات قرآن.[1] برخی اندیشمندان رشته‌های مختلف علوم اسلامی از منظر و دیدگاه رشته تخصصی خود به تفسیر قرآن کریم پرداخته‌ا‌ند که به چنین تفاسیری، تفسیر تخصصی قرآن گفته می‌شود؛ مثلاً: 1. ادیبان از ...
  • در چه صورت غسل جنابت بر انسان واجب می شود؟
    406675 Laws and Jurisprudence 1386/11/08
    سبب جنابت انسان دو چیز است:اول: جماع (نزدیکی) در صورتی که آلت تناسلی مرد به اندازه ختنه‏گاه یا بیشتر داخل شود، در زن باشد یا در مرد در قُبُل باشد یا در دُبُر، بالغ باشند یا نابالغ، حتی اگر منى بیرون نیاید .[1]
  • اگر طنزها و لطیفه‌های مرتبط با قومیتها را به فردی کافر از همان قوم نسبت دهیم، آیا نقل آن جایز می‌شود؟
    5866 غیبت، توهین و تجسس 1396/04/10
    اگر این‌گونه لطیفه‌ها موجب توهین، تمسخر یا آزار گروه یا قومیت خاصی باشد، گفتن آن جایز نیست و انتساب آن به کفار، موجب جواز آن نخواهد بود. در غیر این صورت اشکالی ندارد. ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]
  • آیا شیطان فرزندان و یارانی دارد که برای وسوسه انسان‌ها او را یاری کنند؟
    19789 بیشتر بدانید 1398/10/21
    می‌دانیم که «شیطان»، معناى وسیعى دارد و به هر موجود سرکش، طغیان‌گر و موذى شیطان گفته می‌شود.[1]از آیات و روایات استفاده می‌شود که ابلیس دارای فرزندان و یارانی است که کارشان وسوسه انسان‌ها و گمراه کردن آنها است. در قرآن کریم می‌خوانیم:«این‌چنین ...
  • ترجمه و تفسیر دعای «الهی عظم البلاء» چیست؟
    87236 درایه الحدیث 1392/10/24
    این دعا از سه بخش تشکیل شده است: در بخش اول به آزمایش بزرگی که مردم در زمان غیبت به آن مبتلا گشتند اشاره شده است. در بخش دوم بعد از درود بر پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت، به لزوم فرمان‌برداری مؤمنان از آن بزرگواران به ...

پربازدیدترین ها