جستجوی پیشرفته
بازدید
18762
آخرین بروزرسانی: 1388/10/10
خلاصه پرسش
آیا رؤیت خداوند با چشم بصیرت همان شهود قلبی است؟
پرسش
آیا بصیرت در حدیث امیرالمؤمنین که خدا را با چشم بصیرت مشاهده فرموده با شهود قلبی تفاوت دارد؟ چه ارتباط است بین کلمه طیبه "لا اله الا الله" با این شهود (با فرض این که همه مردم به شهود قلبی نمی رسد همچون حضرت موسی (ع)، آیا این کلمه یک میثاق است که انسان باید به آن برسد وقتی که به زبان بیاورد)؟
پاسخ اجمالی

مشاهده خدا با چشم بصیرت که در کلام امام علی (ع) مطرح شده است، از لحاظ کلامی به بحث رؤیت خداوند مربوط می شود. بنابر قول حق در این مسئله، رؤیت بصری که امری متمایز از رؤیت و تجلی قلبی است، در مورد خداوند امکان پذیر نیست، اما رؤیت قلبی (چشم بصیرت) یا همان لقاء الله، امری است محقق که مقام اولیای کامل الاهی بوده و منظور از آن رؤیتِ تجلی خداوند در جلوه ها و مظاهر اسما و صفات ذاتی خداوند می باشد نه رؤیت کنه ذات.

این رؤیت همان معرفت شهودی نسبت به حق تعالی است که در لسان روایات از آن تعبیر به رؤیت قلبی شده است.

معرفت قلبی نسبت به خداوند که همان شهود تجلیات حق تعالی است، در مباحث عرفانی دارای مراتب مختلفی است و نهایت سلوک که فنا و بقا است به تجلی ذاتی خداوند ختم می شود.

در این جا سؤالی که مطرح شده است؛ این است که چه ارتباطی بین مسئله شهود یا رؤیت قلبی خدا با مضمون کلمه "لا اله الا الله" و توحید وجود دارد.

پاسخ این است که میزان اخلاص در توحید و شهادت بر این که معبودی جز خدا نیست، باید بر خاسته از معرفتی عینی باشد، نه صرفاً بر خواسته از تقلید و بیانی لفظی و درجه توحید عملی در هر فردی بستگی به این دارد که چه میزان نفی ماسوی الله (لا اله) و اثبات "الا الله" در وجود او محقق شده باشد. به عبارت دیگر، تنها آن گاه که چنین اخلاصی در مراتب توحید واقع شده باشد، تجلیات الاهی بر قلب سالک وارد خواهد شد.

پاسخ تفصیلی

مشاهده خدا با چشم بصیرت که در کلام امام علی (ع) مطرح شده است از لحاظ کلامی به بحث رؤیت خداوند مربوط می شود. بحث "رؤیت" از مسائلی است که از صدر اسلام در میان متکلمان مطرح بوده و آرای مختلفی در این مورد ارائه شده است.[1]

در قرآن مجید در بسیاری موارد عبارت "لقاءالله" و نظر بر وجه خداوند ذکر شده و در اکثر کتب روایی نیز باب مستقلی به بحث رؤیت اختصاص یافته و در نفی و اثبات آن روایات بسیاری نقل شده است. از این رو، نظریات مختلفی نیز در میان فرق اسلامی در این مسئله مطرح بوده است، اما بنابر قول حق، رؤیت بصری که امری متمایز از رؤیت و تجلی قلبی است در مورد خداوند امکان پذیر نیست، ولی رؤیت قلبی یا همان لقاء الله، امری است محقق که مقام اولیای کامل الاهی بوده و منظور از آن رؤیت تجلی خداوند در جلوه ها و مظاهر اسما و صفات ذاتی خداوند است نه رؤیت کنه ذات.

این رؤیت همان معرفت شهودی نسبت به حق تعالی است که در لسان روایات از آن تعبیر به رؤیت قلبی شده است، همچنان که از حضرت امیر المومنین (ع) نقل شده است که فرمودند: "ما کنت اعبد رباً لم اره، قال و کیف رأیته، قال ویلک لاتدرکه العیون فی مشاهدة الابصار و لکن رأته القلوب بحقائق الایمان"؛[2] عبادت نکردم خدایی که او را ندیدم. پرسیدند چگونه خدا را دیدی؟ فرمودند چشم ها او را با مشاهده دیدگان نمی بینند و لکن قلب ها او را با حقایق ایمان می بینند.

معرفت قلبی نسبت به خداوند که همان شهود تجلیات حق تعالی است، در مباحث عرفانی دارای مراتب مختلفی است و نهایت سلوک که فنا و بقا است به تجلی ذاتی خداوند ختم می شود.

رایج ترین تقسیم بندی در مورد مراتب تجلیات الاهی عبارت است از: تقسیم تجلی به تجلی ذاتی، صفاتی و افعالی. تجلی ذاتی نیز که بالاترین مرتبه تجلی محسوب می شود خود بر دو نوع است؛ تجلی ربوبیت و تجلی الوهیت.[3]

طبق بیان عرفا تجلی که بر حضرت موسی در کوه طور واقع شد، تجلی ربوبیت بوده و نه تجلی الوهیت؛ چرا که شرط تجلی الوهیت این است که انانیّت عبد به کلی فانی شده باشد و با بقای آن شهود الوهیت امکان پذیر نخواهد بود.

با این تفاسیر، باید گفت: هرچند رؤیت بصری حق تعالی محال است، ولی رؤیت قلبی به معنای شهود حق در تجلیات افعالی و صفاتی و ذاتی متصور است؛ با این توضیح که شهود ذاتی در مقام الوهیت جز با فنای ذات عبد امکان پذیر نیست.

بنابراین، شهود قلبی دارای مراتب مختلفی است که به فراخور سلوک و مقامات عرفانی ظاهر می شود، ولی تجلی الوهی ذات خداوند جز با برخاستن هستی سالک امکانپذیر نیست، هرچند که سایر حجاب های ظلمانی رفع شده باشد. بنابراین، خطاب "لن ترانی"[4] مطلق رؤیت قلبی را نفی نمی کند، همچنان که به گفته عارفان پیامبر اسلام (ص) صاحب کشف اَتَمّ بوده و تجلی ذاتی الوهیت برای ایشان محقق بوده است.

از جمله ابن عربی در این مورد چنین بیان داشته است: "تجلی ذات بر دو نوع است، تجلی ربوبیت و تجلی الوهیت؛ تجلی ربوبیت همان است که برای موسی (ع) و کوه طور رخ داد و هستی آنها باقی بود اگرچه کوه متلاشی شد و موسی بیهوش گردید، اما تجلی الوهیت به پیامبر اسلام (ص) اختصاص دارد که در اثر این تجلی، هستی وی در ذات الوهیت فانی شد به طوری که به او وحی شد: کسانی که با تو بیعت می کنند در حقیقت با خدا بیعت می کنند".[5]

در این جا سؤالی که مطرح شده است، این است که چه ارتباطی بین مسئله شهود یا رؤیت قلبی خدا با مضمون کلمه لا اله الا الله و توحید وجود دارد؟

پاسخ این سؤال از مطالبی که بیان شد آشکار است و آن این که انسان در تمامی مراتب تجلی اعم از تجلی افعالی و صفاتی و ذاتی به میزانی که هستی اعتباری را از خود نفی کرده باشد و در توحید افعالی و صفاتی و ذاتی به کمال عملی دست یافته باشد، مرتبه ای از تجلی هم بر او واقع می شود و به همان نسبت که از هستی اثری در سالک باشد از تجلی محروم خواهد بود.

بنابراین، از دیدگاه عملی میزان اخلاص در توحید و شهادت بر این که معبودی جز خدا نیست، باید بر خواسته از معرفتی عینی باشد و نه صرفاً بر خواسته از تقلید و بیانی لفظی، و درجه توحید عملی در هر فردی بستگی به این دارد که چه میزان نفی ماسوی الله (لا اله) و اثبات "الا الله" در وجود او محقق شده باشد. به عبارت دیگر، هر گاه چنین اخلاصی در مراتب توحید واقع شده باشد، تجلیات الاهی هم بر قلب سالک وارد خواهد شد.

همچنان که حد اعلای توحید که همان توحید وجودی است که در آن اساس هستی و وجود از غیر خدا نفی می شود (وحدت وجود عرفا)، در نهایتِ خود منطبق است با بالا ترین مراتب تجلی که بعد از فانی شدن انانیت و هستی عبد محقق می شود، چنان که در بحث تجلی ذاتی الوهیت بیان شد.

بنابراین، مقام شهود قلبی حق تعالی غایت قصوای مسیر تکاملی نوع انسان است که از طریق استدلال فکریِ فقط حاصل نمی شود، ولی سیر حرکت وجودی و معاد انسان متوجه همین غایت است، چنان که در قرآن کریم می فرماید: "یا ایّها الانسان انّک کادحٌ الی ربّک کدحاً فملاقیه".[6]



[1] دائرة المعارف، تشیع، ج 8، ص 404 و 408 تا 409، نشر شهید حجتی، تهران، 1379

[2] کافی، ج 1، ص 97، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1365.

[3] دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 14، ص 589 و 590. نشر مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1385.

[4] اعراف، 143.

[5] رسائل ابن عربی، رسالة الغوثیة، ص 29، مقدمه و تصحیح، مایل هروی، انتشارات مولی تهران، 1367.

[6] انشقاق، 6.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • امیدبخش‌ترین آیه قرآن کدام است؟
    19920 تفسیر 1393/12/26
    قرآن کریم سرشار از آیات مژده و امید است. اما در این‌که کدام‌یک از آیاتش امید بیشتری به مؤمنان می‌دهد، سخن پیشوایان دین در این زمینه متفاوت است که شاید این تفاوت، ناظر به جنبه‌های مختلف امیدبخشی‌ باشد: ۱. ابوحمزه ثمالی می‌گوید؛ از امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) ...
  • انصار چه کسانی بودند؟
    38930 تاريخ بزرگان 1388/12/03
    "انصار" جمع ناصر، از ریشه "نصر" به معنای یاوران است. در صدر اسلام به ساکنانمسلمانمدینهو اطرافآن، به ویژه افراد دو قبیلهاوسوخزرج،انصار گفته می‌شد؛ چرا که آنان به یاریپیامبر اسلام (ص)ومسلمانان مهاجر مکیو نقاط دیگر پرداختهبودند و در نشر ...
  • منظور از مباحات عامه، اباحه تملک و اباحه انتفاع چیست؟
    19535 General Terms 1393/04/17
    مباح بودن به معنای حلال بودن است. اموالى که متعلق حق هیچ‌کس نیست، در فقه از آنها با عنوان «مباحات عامّه» یا «مشترکات و منافع عامّه» تعبیر شده است. چیزهایى که شارع آنها را براى همه مشترک یا مباح قرار داده است، دو قسم است: 1. ...
  • هجوم‌آورندگان به خانه حضرت فاطمه(س) چند نفر بودند و چه افراد سرشناسی در میان آنان حضور داشتند؟
    31035 تاریخ 1394/07/14
    بنابر تحقیق و جست‌وجو در منابع حدیثی و تاریخی؛ به صورت پراکنده در نقل‌های مختلفی که درباره این بی‌حرمتی نقل شده است، نام تعدادی از افراد که به خانه حضرت فاطمه(س) هجوم آورده، یا دستور هجوم دادند وجود دارد. البته مشخص نیست که تعداد دقیق آنان چند نفر ...
  • گزارش‌های تاریخی موجود پیرامون شخصیت حر بن یزید ریاحی که در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید، را ارائه کنید؟
    33792 تاريخ بزرگان 1394/07/21
    یکی از افرادی که نامش در میان شهدای کربلا و یاران امام حسین(ع) جاودانه ماند، و مُهر شهادت وی در درگاه الهی ثبت شد، «حُرّ بن یزید ریاحی» است.نسب حر بن یزیدنسب حر را چنین ذکر کرده‌اند: «حر بن یزید بن ناجیة بن قَعنَب،
  • حدیث حارث همدانی در مورد حاضر شدن امام علی(ع) بر بالین محتضر را چگونه ارزیابی می¬کنید؟
    26219 درایه الحدیث 1392/04/27
    حاضر شدن پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) از جمله حضرت علی(ع)، هنگام مرگ، نزد تمامی انسان‌ها حتی کسانی که بر دین‌های دیگر می‌باشند از اموری است که اخبار مستفیضه بر آن دلالت دارد.[1] البته در نحوه و چگونگی این حضور سخنانی بیان شده است ...
  • حروف مشبهة بالفعل چه ویژگی‌هایی دارند؟
    23986 لغت شناسی 1397/08/26
    بر اساس نظر مشهور ادباء، حروف مشبهة بالفعل پنج حرف بوده[1] که بر سر مبتدا و خبر وارد می‌شوند. این حروف عبارت‌اند از: إنَّ، أنَّ، لیت، لکنَّ، لعلَّ. عمل اصلی این حروف، منصوب نمودن مبتدا به عنوان «اسم» و مرفوع نمودن خبر به عنوان ...
  • فرق بین «صراحت» و «ظهور» چیست؟
    15284 مبانی فقهی و اصولی 1390/12/22
    دلالت یک عبارت بر مقصود گوینده، گاهی آن قدر صریح است که احتمال خلاف در آن منتفی است. در این جا می گویند عبارت نص و صریح است، اما گاهی دلالت یک عبارت بر قصد گوینده صریح نیست، بلکه معانی متعدد از آن محتمل است، ولی در ...
  • آیا کلمه «حضرت» در روایات نیز به کار برده شده است؟
    14525 لغت شناسی 1394/01/22
    کلمه «حضرت» در لغت به معنای «حضور» و «نزد» می‌باشد.[1] این کلمه در عربی به صورت «حضرة» نوشته می‌شود. مثلاً وقتی می‌گوییم: «حضرت امام صادق(ع)» در روایات نیز به کار برده شده است که فارسی زبانان به عنوان احترام و ادب قبل از اسامی ...
  • افطاری دادن در کدام روز برابر مهمان کردن صد هزار پیامبر، امام و شهید است؟
    23611 حدیث 1392/10/28
    اطعام نمودن و غذا دادن به برادران دینی از کارهایی است که در اسلام مورد تأکید قرار گرفته و برای آن اجر و پاداش فراوانی قرار داده شده است. اما متن موجود در پرسش، تلفیق و خلط دو روایتی است که هر کدام دارای خاستگاه مخصوص به خود ...

پربازدیدترین ها