جستجوی پیشرفته
بازدید
51542
آخرین بروزرسانی: 1398/11/28
خلاصه پرسش
نظر امام علی(ع) دربارۀ نسبت بین عقل زنان و مردان چیست؟
پرسش
منظور حضرت علی(ع) از این‌که در نهج البلاغه می‌فرماید: مردان هم از نظر عقلی و هم از نظر احساسی بالاتر از زنان هستند، چیست؟
پاسخ اجمالی

حضرت علی(ع)، چنین چیزی را نفرمود که مردان هم از نظر عقل و هم از نظر احساس از زنان بالاتر و برترند.

آنچه از امام علی(ع)، دربارۀ نقصان عقل زنان، در نهج البلاغه آمده است، بر فرض صحت انتساب به آن‌حضرت، در ارتباط با یک حادثۀ خاص(جنگ جمل) است و یک حکم کلی در مورد تمام زنان نیست. چنان‌که در بعضی از موارد گروهی از مردان نیز مورد نکوهش قرار گرفته‌اند. وجود زنانی؛ مانند حضرت خدیجه کبرا(س) و حضرت فاطمه(س) که از نوابغ روزگار خود و یا عاقل‌تر از مردان عصر خود(به غیر از پیامبر(ص) و امام علی(ع)) بودند، می‌تواند شاهد خوبی برای مدعای ما باشند.

البته احتمالات دیگری هم در بارۀ این جمله حضرت داده شده است؛ مثلاً منظور حضرت علی(ع) در این‌جا، عقل حسابگر یا عقل اجتماعی است، نه عقل ارزشی که موجب تقرب به خدا و کسب مقامات معنوی می‌شود. در این عقل هیچ تفاوتی بین مردان و زنان نیست. یا حضرت خواسته است بفرماید از نظر ویژگی‌های روانی، احساسات زن بر عقل او غلبه دارد که اگر این نبود زن نمی‌توانست به وظایف مادری خود عمل کند و از این جهت مرد در نقطۀ مقابل زن است؛ یعنی عقل مرد بر احساس او غلبه دارد. و این تفاوت‌ها در نظام خلقت بر طبق حکمت الاهی است و وجود این تفاوت‌ها هم ضروری است. پس حضرت نخواسته است در مقام ارزش‌گذاری یکی را بر دیگری ترجیح دهد، بلکه در صدد گزارش از یک واقعیت تکوینی است.

 

پاسخ تفصیلی

پیش از پرداختن به اصل سؤال، توجه به نکاتی سودمند است:

  1. نقش بی‌بدیل و تعیین کنندۀ زنان در جایگاه تربیت و رشد انسانی جامعه به عنوان مادر و یا همسر و همراه و شریک شیرینی‌ها و تلخی‌های زندگی، از مسائل انکارناپذیر است، تا جایی که قرآن مجید اطاعت از والدین را بعد از اطاعت خداوند قرار داده است. بدون این‌که بین زن و مرد(پدر و مادر) فرقی بگذارد. رسول خدا(ص) نیز نسبت به حضرت خدیجه و حضرت فاطمه(س) احترام زیادی قائل بود. این همان حقیقتی است که امام خمینی بنیان‌گذار جمهوری اسلامی بر آن تأکید می‌کند و می‌فرماید: تاریخ اسلام گواه احترامات بی‌حد رسول خدا(ص) به این مولود شریف [حضرت فاطمه (س) ] است، تا نشان دهد که زن، بزرگی ویژه‌ای در جامعه دارد که اگر برتر از مرد نباشد، کمتر نیست.[1]
  2. اندیشه یکسانی و یگانگی ماهوی زن و مرد اندیشه‏‌ای قرآنی است که از آیات الاهی به روشنی به دست می‌آید. زن در نگاه قرآن، در بعد روحی و جسمی از همان گوهری آفریده شد که مرد آفریده شده است و هر دو جنس در گوهر و ماهیت یکسان‌اند.

قرآن می‌فرماید: "ای مردم، از پروردگارتان که شما را از نفس واحدی آفرید و جفتش را نیز از او آفرید و از آن دو مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد، پروا دارید".[2]

"او است آن‌کس که شما را از نفس واحدی آفرید و جفت وی را از آن پدید آورد تا بدان آرام گیرد".[3]

در این آیات قرآن کریم زن از نظر ارزش انسانی با مردان مساوی و یکسان شمرده شده است، و از این جهت مرد هیچ‌گونه برتری بر زن ندارد.

حقیقت انسان را روح او تشکیل می‌دهد، نه بدن وی، انسانیت انسان را جان او تأمین می‌کند، نه جسم او و نه مجموع جسم و جان.[4]

بنابراین، این دو را از چهرۀ ذکوریت و انویث نشناسید، بلکه از چهرۀ انسانیت بشناسید.

هم‌چنین زن در تفکر قرآنی، همپای مرد، تکامل‏پذیر است و در پرتو شناخت و عمل می‏تواند سیر تکاملی داشته باشد. قرآن کریم هرگاه از کمالات و ارزش‏های والایی که انسان به آنها می‌رسد، سخن می‌‌گوید، زنان را هم‌دوش مردان قرار می‌دهد.[5]

قرآن نه تنها بر یکسانی میان زن و مرد در حقیقت انسانیت تأکید می‌کند، بلکه اساسـاً آن‌را یکی از نشانه‌ها و آیات الاهی می‌داند و همین هم‌سانی را مایۀ سکونت، انس و الفت می‌شمارد.[6]

بر اساس همین مبنا است که امام خمینی(ره) بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، به هم‌سانی حقوق انسانی بین زن و مرد معتقد است. وی در این باره می‌گوید:

از [نظر] حقوق انسانی، تفاوتی بین زن و مرد نیست؛ زیرا که هر دو انسان‌اند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را مانند مرد دارد، بلکه در بعضی از موارد تفاوت‌هایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط ندارد.[7]

  1. در هیچ روایت یا خطبه‌ای از امام علی(ع) نیامده است که مردان هم از نظر عقل و هم از جهت احساس از زنان برترند.

آنچه را که منسوب به حضرت علی(ع) است، این است که زنان از نظر احساسات و عواطف بر مردان برتری دارند.

اما این‌که امام علی(ع) در خطبۀ هشتاد نهج البلاغه، در مورد نقصان عقل زنان مطلبی فرموده است، از جهاتی قابل بررسی است:

الف) بر فرض صحت انتساب این روایت به امام علی(ع)، باید گفت: این یک حکم کلی و عمومی دربارۀ تمام زنان نیست. از تاریخ استفاده می‌شود که این خطبه به بعد از جنگ جمل مربوط است، و در این جنگ عائشه یکی از افراد مؤثر بود و در واقع طلحه و زبیر از وجهۀ اجتماعی وی به جهت این‌که همسر پیامبر(ص) بود استفاده کردند و جنگ مهمی را علیه حکومت حضرت علی(ع) در بصره به راه انداختند. امام علی(ع) پس از شکست دشمنان و  پایان جنگ، خطبۀ مزبور را در مذمت زنان ایراد فرمود.[8] بنابراین، با توجه به قرائن و شواهد مسلم است که نظر آن‌حضرت در این‌جا، حکایت حال عده‌ای خاص از زنان است، نه همه زنان جهان؛ زیرا بدون شک زنانی بوده و هستند که از نوابغ روزگار و بسیار عاقل‌تر از مردان عصر و زمان خود بوده‌اند. چه کسی می‌تواند عقل و درایت زنانی؛ مانند حضرت خدیجه(س)، حضرت فاطمه(س)، زینب (س)، و دیگر زنان بزرگ تاریخ را در پیش‌رفت اسلام و مبارزه آنان را در کنار مردان در جهت رشد و اعتلای کلمۀ توحید، انکار کند، یا کمتر از مردان بداند. بنابراین، چطور می‌توان گفت که مراد حضرت علی(ع) از چنین گفتاری مذمت و ملامت همۀ زنان(صنف زنان) بوده است؟

علاوه بر این، امام علی(ع) در برخی موارد از ضعف عقل مردان کوفه و بصره شکایت کرده و در سرزنش و نکوهش آنان مطالبی بیان فرموده است. به عنوان نمونه آن‌حضرت در خطبۀ چهاردهم نهج‏البلاغه می‌فرماید: "عقل‏های شما سبک و افکارتان سفیهانه است".[9]

در خطبۀ 34 فرمود: "اف بر شما (مردان)...شما عقل خود را به کار نمی‌اندازید".[10]

در خطبۀ 97 فرمود: "ای گروهی که بدن‌های‌شان(اجسام شان) حاضر و عقل‌های‌شان غایب است(عقل ندارند)....".[11]

در خطبۀ 131 آمده است: "ای جان‌های دارای اختلاف و ای قلب‌های پراکنده‌ای که بدن‌های‌شان حاضر و عقل‌های‌شان غایب(تعطیل) است...".[12]

در این موارد امام علی(ع) به روشنی برخی از مردان را مذمت می‌کند و آنان را کم خرد و سبک اندیش معرفی می‌کند، در حالی‌که از کوفه و بصره مردان عالم و دانشمند دینی فراوانی به جهان اسلام تقدیم شده است.

به عبارت دیگر، قضایا و حوادث تاریخی در یک مقطع خاص ممکن است، زمینۀ ستایش را فراهم کند و در مقطع دیگر زمینه نکوهش و مذمت را[13] و پس از گذشت زمان هم زمینۀ مدح منتفی می‌شود و هم زمینۀ مذمت و نکوهش،[14] و از این جهت نکوهش‌های نهج البلاغه دربارۀ زنان یا مردان کوفه و بصره، یک قضیه شخصیه است.[15]

شاهد دیگر آن است که در مواردی امام(ع) نقص عقل را به بسیاری از انسان‏های دیگر نیز نسبت داده است. در سخنی حضرت علی(ع) می‏فرماید: "خودبینی، نشانۀ ضعف و کمی و نقصان خرد او است.[16] در این حدیث و احادیث دیگر،[17] مواردی؛ مانند خودبینی، شهوت، تابع هوای نفس بودن و... از عوامل نقص عقل شمرده شده است. بنابراین، بعید نیست که نسبت نقص عقل به زنان نیز، از همین قبیل باشد و منظور از آن وجود عواملی عارضی بویژه در آن زمان بود که باعث نقصان عقلشان شمرده شده است. این عوامل چون ذاتی و در سرشت زن نیستند با تربیت و تهذیب قابل زدایش‌‏اند.

در واقع این‌گونه سرزنش‌های زنان، به اصل ذات و گوهر زنان بر نمی‌گردد، همان‌گونه که سرزنش‌های مردان، به اصل ذات آنها بر نمی‌گردد.

علاوه بر این، این‌گونه روایات غالبا جنبۀ تربیتی و تحذیری دارد؛ یعنی هشداری به مردها برای عدم سرسپاری در برابر دستورات و خواسته‌‏های رنگارنگ زنان است که چه بسا آنان را گرفتار آفات و آسیب‌‏های متعددی می‌سازد و متضمن آن است که تا حدودی باید مردان روحیه استقلال خویش را حفظ نمایند. بویژه آن‌که در شرایطی؛ مانند جنگ و ناملایمات که پیروی از هواها و افکار آنان موجب رکود و سستی می‌شود و این مطلب با شرایط زمانی امیرالموءمنین(ع) رابطه تنگاتنگی دارد.[18]

ب) به یک اعتبار می‌توان گفت؛ عقل بر دو نوع است:

  1. عقل حسابگر، یا عقل اجتماعی،
  2. عقل ارزشی،

ممکن است ک مراد حضرت علی(ع) از برتری عقل مردان بر زنان در عقل حسابگر باشد نه عقل ارزشی.

به عبارت دیگر، برتری ناشی از تفاوت‌های موجود در زن و مرد، تنها در عقل حسابگر است، اما عقل ارزشی که موجب تقرب به خدا می‌شود و بهشت به وسیلۀ آن تحصیل می‌شود،[19] در چنین عقلی مردان بر زنان برتری ندارند.[20]

ج) ما هر چه را که انکار کنیم این حقیقت را نمى‌توانیم انکار نماییم که بین این دو جنس هم از نظر جسمى و هم از نظر روحى تفاوت‌های زیادى است که ذکر آنها در کتب مختلف ما را از تکرار آنها بی‌نیاز می‌سازد و خلاصۀ همه آنها این است که چون زن پایگاه وجود و پیدایش انسان است و رشد نونهالان در دامن او انجام می‌پذیرد، همان‌طور که جسما متناسب با حمل و پرورش و تربیت نسل‌هاى بعد آفریده شده، از نظر روحى هم سهم بیشترى از عواطف و احساسات دارد.

لذا مقام مادری و تربیت فرزند و تقسیم مهر و محبت بین افراد خانواده، به زن واگذار شده است. [21] به عبارت دیگر، اگرچه همان‌طور که در مقدمه بیان شد، زن و مرد در هویت و ارزش‌های انسانی با همدیگر تفاوتی ندارند، اما به مقتضیات جنسی خود به طور متفاوت عمل می‌کنند. خداوند موجودات را بر اساس حکمت و به تناسب موقعیت و مسئولیتی که باید عهده‌دار آن باشند، آفریده است. زن و مرد نیز از این قانون استثنا نیستند. زن و مرد از جهاتی؛ مانند جسم، روان، احساسات و عواطف، با هم فرق دارند. علاقۀ زن به خانواده و توجه ناآگاهانه او به کانون خانوادگی بیش از مردان است. زن از مرد دل‌نازک‌تر است و کلام حضرت علی(ع) ناظر به این تفاوت‌های روانی و جسمی زنان با مردان است؛ یعنی خواست بفرماید: احساسات زن بر عقل او غلبه دارد که اگر این نبود زن نمی‌توانست به وظایف مادری خود عمل کند و از این جهت مرد در نقطۀ مقابل زن است و عقل مرد بر احساس او غلبه دارد، و این تفاوت‌ها در نظام خلقت بر طبق حکمت الاهی است و وجود این تفاوت‌ها هم ضروری است. پس امام علی(ع) در مقام ارزش‌گذاری یکی بر دیگری نیست، بلکه در صدد گزارش از یک واقعیت تکوینی است و این‌که احساسات و عواطف اگرچه در جای خود مطلوب است، اما در تصمیم‌گیری‌های سرنوشت‌ساز نباید حرف اول را بزند.


[1]. امام خمینی، صحیفۀ نور، ج 14، ص 200، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.

[2]. «یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثیراً وَ نِساءً». نساء، 1.

[3]. «هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیَسْکُنَ إِلَیْها». اعراف، 189

[4]. جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، ص 76.

[5]. احزاب، 35؛ آل عمران، 195

[6]. روم، 21.

[7]. صحیفۀ نور، ج 3، ص 49.

[8]. معادیخواه، عبد المجید، خورشید بی غروب(ترجمه نهج البلاغه)، ص 77، خطبه 79، تهران، نشر ذره، چاپ اول، 1373ش.

[9]. «خفّت عقولکم و سفهت حلومکم...».

[10]. «افّ لکم... فأنتم لا تعقلون...».

[11]. «أیها القوم الشاهدة أبدانهم الغائبة عنهم عقولهم...».

[12]. «أیتها النفوس المختلفة و القلوب المتشتته الشاهدة أبدانهم و الغائبة عنهم عقولهم...».

[13]. یعنی ستایش‌ها و یا نکوهش‌ها در برخی موارد معلول شرایط و حوادث خاص است.

[14]. زن در آیینه جلال و جمال، ص 368، 369.

[15]. خورشید بی غروب، خطبه 13و 14.

[16]. اعجاب المرء بنفسه دلیل علی ضعف عقله». کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 27، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[17]. مثل «اعجاب المرءِ بنفسه حمق». تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الحکم، محقق، مصحح، رجائی، سید مهدی، ص 63، قم،‏ دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410ق..

[18]. ر. ک: زن در آیینه جلال و جمال.

[19]. کافی، ج 1، ص 11. «قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان».

[20]. زن در آیینه جلال و جمال، ص 368، 369.

[21]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 164، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها