لطفا صبرکنید
45214
- اشتراک گذاری
اگر چه محتمل است که امام مهدی(عج) زن و فرزند داشته باشد، و غیبت آنحضرت این لازمه را در پى ندارد که حتماً باید سنت الاهى ازدواج ترک گردد، اما در روایات نمیتوان به دلیل قانع کنندهاى در این باب برخورد کرد. شاید بتوان گفت: همانطورکه تقدیر الاهى بر این تعلق گرفته که وجود نازنین آنحضرت در پس پرده غیبت باشد، بر این هم تعلق گرفته که به جهت مصالحى این مسئله در پردۀ ابهام باشد.
زندگانى شخصى حضرت مهدى(عج) از جمله مسائلى است که نمیتوان در آن به سادگى به علم و یقین رسید، ولى میتوان با بررسى روایات، احتمالى را به واقع نزدیکتر دانست. در این موضوع که آیا امام زمان(عج) زن و فرزند دارد، سه احتمال وجود دارد:
الف) امام(عج) اساساً ازدواج نکرده است.
ب) ازدواج کرده اما فرزند ندارد.
ج) آن جناب ازدواج کرده و فرزند هم دارد.
لازمهى پذیرش احتمال اوّل، این است که آنحضرت یکى از سنتهاى اسلامى را ترک گفته باشد و چنین امرى بعید به نظر میرسد.
البته گفته شده است که مسئلۀ غیبت امام زمان اهم است و ازدواج مهم؛ لذا مانعى ندارد که برای امر مهمتر، مسئلۀ مهم ترک شود، ولى این گفتار مورد پذیرش نیست؛ چون میان غیبت و ازدواج تزاحمى وجود ندارد، و این دو قابل جمعاند.
اما در احتمال دوم؛ اگر چه اشکال احتمال اوّل وجود ندارد، اما این سؤال بیپاسخ میماند که آیا همسر آنحضرت هم عمر طولانى دارد، یا آنجناب در هر زمان همسرهاى متعددى بر میگزیند؟ دلیلى در این رابطه وجود ندارد که موضوع را بر ما روشن کند، اما میتوان گفت که پذیرش ازدواج با همسرهاى متعدد، استبعادى ندارد. غیبت امام(عج) اقتضا ندارد که آنحضرت یک داشته همسر باشد، تا مانند وی داراى عمر طولانى باشد؛ زیرا از بعضى روایات به دست میآید که غیبت آنجناب غیبت عنوانى است نه شخصى؛[1] لذا میتواند با مردم به صورت ناشناس حشر و نشر داشته باشد و با آنها زندگى کند، اما کسى نداند که ایشان امام زمان(عج) است.
این سؤال در احتمال سوم هم مطرح میگردد. علاوه بر اینکه بعضى این احتمال را بعید شمردهاند؛ زیرا اگر امام زمان(عج) فرزندانى داشته باشد، بالاخره آنها روزى به جستوجوى اصل خود میپردازند و... و این با فلسفهى غیبت سازگارى ندارد.
در میان روایات هم نمیتوان به دلیل معتبرى دست یافت که یکى از این سه احتمال را تأیید نماید.
شیخ طوسى از امام صادق(ع) روایت کرد: "لایطَّلعُ على موضِعه احدٌ من وُلْدِه و لا غیره".[2] اما همین سخن را نعمانى به گونهى دیگر نقل کرده است: "لایطلع على موضعه احدٌ من ولى و غیره".[3]
از اینرو با وجود این اختلاف، استناد به نقل شیخ، اطمینان بخش نیست، بلکه از جهاتى مانند علو سند و لفظ حدیث، روایت نعمانى معتبرتر به نظر میرسد. مثلاً از یکسو در حدیث شیخ طوسى، ضمیر مفرد به جاى جمع آمده است. (به جاى اینکه گفته شود فرزندان او و دیگران، آمده است که فرزندان او و دیگرى) مگر اینکه یکى از این سه احتمال را بپذیریم:
الف) آوردن ضمیر "ه" در "ولده" از اشتباهات نسّاخ است.
ب) روایت خواسته است اشاره کند که امام یک فرزند دارد.
ج) مراد از لفظ "ولد" اسم جنس است.
لذا عدهاى گفتهاند که روایت شیخ طوسى در مقام بیان، مبالغهى در خفا است، نه اینکه آنحضرت فرزندى دارد، بلکه در صدد بیان این نکته است که بر فرض اگر آنحضرت فرزندى میداشت، آن فرزندان هم از جایگاه و سرّ او آگاه نبودند.[4] از سوى دیگر، اگر از اشکال سندى بعضى از متون که در این باب وجود دارد، صرف نظر کنیم، صراحتى در آنها مشاهده نمیشود و قابل حمل بر عصر ظهور میباشند. مثلاً ابن طاووس از امام رضا(ع) نقل کرده است: "اللهم اعطه فى نفسه و اهله و ولده و ذریته".[5] از امام صادق (ع) هم روایت شده است: "کانى ارى نزول القائم فى مسجد السهلة باهله و عیاله".[6]
عدهاى با تمسک به داستان جزیرهى خضرا، گفتهاند که امام(عج) فرزندانى دارد که بر آن جزیره با نظارت آن امام، حکومت میکنند و... . اما باید گفت که این داستان، افسانهاى بیش نیست.[7] و بیشتر به داستان تخیلى شبیه است تا داستان واقعى.
علامۀ مجلسى در این باب میگوید: چون این داستان را در کتابهاى معتبر نیافتم، آنرا در فصلى جداگانه آوردهام.[8] شیخ آقا بزرگ تهرانى آنرا یک داستان تخیلى شمرده است.[9]
نتیجه: اینکه اگر چه داشتن همسر و فرزند محتمل است، اما در این باب نمیتوان به روایت معتبرى استناد کرد.[10] از سوى دیگر دلیل محکم و معتبرى هم بر ترک سنت الاهى ازدواج از طرف امام زمان(عج) وجود ندارد.
[1]. مثلاً امام صادق(ع) می فرماید: «صاحب الزمان(عج) در میان مردم رفت و آمد میکند، در بازار قدم مینهد و گاهى بر فرش منزلهاى دوستان مینشیند، لکن او را نمیشناسند". ابن أبی زینب(نعمانی)، محمد بن ابراهیم، الغیبة، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 164، تهران، صدوق، چاپ اول، 1411ق.
[2]. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، محقق، مصحح، تهرانی، عباد الله، ناصح، علی احمد، ص 102، قم، دار المعارف الإسلامیة، چاپ اول، 1411ق.
[3]. نعمانى، الغیبة، ص 172.
[4]. محمد، صدر، تاریخ الغیبة الکبرى، ج 2، ص 65، اصفهان، مکتبة الامام امیرالمؤمنین(ع) العامة.
[5]. سید ابن طاووس، رضی الدین علی، جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع، ص 510، قم، دار الرضی، چاپ اول، بی تا.
[6]. قطب الدین راوندی، سعید بن هبة الله، قصص الانبیاء علیهم السلام، محقق، مصحح، عرفانیان یزدی، غلامرضا، ص 80، مرکز پژوهش های اسلامی، چاپ اول، 1409ق.
[7]. براى آگاهى بیشتر ر. ک: مرتضى عاملى، سید جعفر، دراسة فى علامات الظهور و الجزیرة الخضرا، ص 263.
[8]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 52، ص 159، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[9]. تهرانی، شیخ آقا بزرگ، الذریة الى تصانیف الشیعه، ج 5، ص 108، بیروت، دارالاضواء.
[10]. مسعودى در اثبات الوصیة، ص201، از امام رضا(ع) روایتى نقل کرده است که اگر در روایات آمده است هیچ امامى از دنیا نمی رود تا فرزندش را ببیند، مربوط به قائم(ع) نمیشود. ر. ک: صافى گلپایگانى، امامت و مهدویت پاسخ به ده پرسش، ص 56 – 53.