لطفا صبرکنید
72914
- اشتراک گذاری
بر اساس آنچه در منابع تاریخی آمده، پیامبر اسلام(ص) از ابتدای بعثت تا سال سوم[1] و یا چهارم[2] بعد از آن، تبلیغ رسالت خود را به صورت مخفیانه انجام مىداد.[3] اما گزارش شده است که با نزول آیه «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکین»،[4] دعوت مخفیانه پایان یافت و آنحضرت رسماً نبوت خود را به خانواده خود و نیز اهل مکه اعلام فرمود. [5]
در همین راستا و با نزول آیه «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ»؛[6] (نزدیکترین خویشاوندانت را [از عذاب الهى] بیم ده)، آنحضرت(ص) مأمور شد که دعوتش را نخست از خویشاوندانش شروع کند.
گفته شده است که در طول مدت تبلیغ مخفیانه، حدود چهل نفر به ایشان ایمان آوردند.[7] البته از آنجا که مسلمانان برای جلوگیری از حساسیت مشرکان، مخفیانه ایمان میآوردند و به دور از چشم از مردم، نماز میخواندند؛ نه میتوان به آمار یاد شده اطمینان داشت و نه غیر از مواردی که یقینی است، در بقیه موارد به مقدم بودن اسلام برخی از آنها بر برخی دیگر مطمئن شد. به هر حال برخی افراد برجستهای که طی این مدت ایمان آوردند، عبارتاند از:
1. امام علی(ع)[8]
روایات و گزارشهای تاریخی بسیاری از کتب فریقین بیان میکند اولین کسی که به پیامبر(ص) ایمان آورد، امام علی(ع) است.[9]
پیامبر(ص) فرمود: «إِنَّ عَلِیاً مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْحَقِّ، حَیثُمَا دَارَ دَارَ، إِنَّهُ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّه...».[10] همچنین زید بن ارقم گفت: «اول کسی که به پیامبر اسلام(ص)، ایمان آورد علی بن ابیطالب(ع) بود».[11]
2. حضرت خدیجه(س)[12]
در منابع فریقین خدیجه(س) را اولین بانویی میدانند که اسلام اختیار کرد، و نماز به جای آورد.[13] البته برخی از مورخان اهلسنت، از میان مردان و زنان، ایشان را اولین مسلمان دانسته و معتقدند: اولین مسلمان خدیجه(س) است و امام علی(ع) بعد از او ایمان آورد.[14]
3. زید بن حارثه
بیشتر گزارشهای تاریخی «زید بن حارثه» فرزندخوانده پیامبر(ص) را سومین مسلمان صدر اسلام معرفی کردهاند.[15]
4. ابوبکر[16]
گزارشهای تاریخی در مورد زمان اسلام آوردن ابوبکر متفاوت است که برخی از آنها حاکی از آن است که او بعد از امام علی(ع) و زید بن حارثه و قبل از دیگران به اسلام روی آورد و عامل گرایش افراد دیگری نیز به اسلام شد.[17] اما برخی گزارشهای دیگر حاکی از آن است که قبل از او بیش از پنجاه نفر دیگر مسلمان شده بودند.[18]
5. عثمان بن عفان
او از اولین مسلمانان و بر اساس برخی نقلها از هشت نفری بود که در ابتدا به پیامبر(ص) ایمان آورد.[19] البته خود او عقیده داشت چهارمین نفری است که مسلمان شده است.[20]
6. طلحه بن عبیدالله
او از سابقان و نیز از هشت نفری است که در ابتدا به پیامبر(ص) ایمان آورد.[21] او همراه ابوبکر نزد پیامبر(ص) آمد و اسلام آورد. گزارش شده است بعد از اینکه آن دو ایمان آوردند، مشرکان آنها را به یکدیگر بستند تا از اسلام برگردند؛ لذا این دو نفر را قرینین مینامند.[22]
7. زبیر بن عوام
اسلام زبیر بعد از اسلام ابوبکر بود. او چهارمین یا پنجمین نفری بود که در سن هشت یا ده سالگی به پیامبر(ص) ایمان آورد.[23]
8. جعفر بن ابیطالب[24]
جعفر بن أبیطالب، اندکی بعد از برادرش، امام علی(ع) اسلام آورد. ابوطالب دید، پیامبر(ص) به همراه امام علی(ع) که در سمت راست آنحضرت(ص) ایستاده بود، نماز میخواندند. ابوطالب به جعفر گفت «تو هم بال دیگر پسر عمویت باش و در پهلوی چپ وی نماز گزار».[25] این امر نشان از اسلام او در آغاز دعوت دارد.
9. سعد بن ابی وقاص
او در هفده سالگی اسلام آورد. گزارش شده است دلیل اسلام آوردنش این بود که در خواب دید گویى در تاریکى قرار دارد و مهتابى بیرون آمد و او نیز آنرا دنبال کرد و دید زید و على و یا زید و ابوبکر از او در این کار پیشى گرفتهاند». سپس شنید پیامبر خدا(ص) به صورت مخفیانه او را به اسلام فرا خواند؛ لذا او به نزد پیامبر(ص) رفت و در اجیاد با او دیدار کرد و اسلام آورد.[26] او خود عقیده داشت که سومین مسلمان بود.[27]
در منابع تاریخی علاوه بر این افراد، به اسلام آوردن برخی دیگر نیز در این مدت اشاره شده است: عمرو بن عنبسه، خالد بن سعید بن عاص،[28] ابوعبیده بن جراح، عثمان بن مظعون، قدامه بن مظعون، عبیده بن حارث، عبدالله بن مسعود، عبدالله بن جحش، ابو احمد بن جحش، ابوسلمه بن عبدالاسد، واقد بن عبدالله، خنیس بن حذافه، نعیم بن عبدالله، خبّاب بن ارت، عامر بن فهیره، صهیب بن سنان، عمار بن یاسر،[29] بلال بن حمامه[30] و ...
و از میان زنان نیز بعد از خدیجه کبری(س)، از اسماء بنت عمیس خثعمیه(همسر جعفر بن ابیطالب)، فاطمه بنت خطاب(همسر سعید بن زید بن عمرو)، اسماء بنت ابوبکر[31] میتوان به عنوان اولین بانوان مسلمان یاد کرد.
[1]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 1، ص 24، بیروت، دار الفکر، 1409ق.
[2]. مقریزی، تقی الدین، امتاع الاسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقیق، نمیسی، محمد عبد الحمید، ج 1، ص 32، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1420ق؛ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 4، ص 146، بورسعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا.
[3]. «زندگی نامه پیامبر اسلام(ص)»، 98398؛ «نقش اجابت دعوت در وصایت «یوم الانذار»»، 75.
[4]. حجر، 94. (دعوتت را آشکار کن و از مشرکان رو بگردان).
[5]. طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، ص 39، تهران، انتشارات اسلامیه، 1390 ق، چاپ سوم.
[6]. شعراء، 214.
[7]. البدء و التاریخ، ج 4، ص 146.
[8]. «زندگینامه امام علی(ع)»، 98397.
[9]. «امام علی شأن نزول آیه السابقون الاولون»، 14435.
[10]. هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، محقق، مصحح، انصاری زنجانی خوئینی، محمد، ج 2، ص 881، قم، نشر الهادی، چاپ اول، 1405ق.
[11] ابن سعد، محمد بن سعد بن منیع الهاشمی البصری، الطبقات الکبرى، ج 3، ص 15، تحقیق، محمد عبد القادر عطا، باب (ذکر اسلام علی و صلاته)، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410/1990.
[12]. «زندگینامه حضرت خدیجه(س)»، 113181؛ «ازدواج حضرت خدیجه با رسول خدا (ص)»، 20948؛ «شیوه خواستگاری خدیجه از پیامبر(ص) و ازدواج آنها»، 61054.
[13]. تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 23؛ البدء و التاریخ، ج 5، ص 10 و 71؛ ابن کثیر دمشقی، أبو الفداء اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 7، ص 333، بیروت، دار الفکر، 1407ق، 1986م.
[14]. الاستیعاب فى معرفة الأصحاب، ج 3، ص 1092؛ أسدالغابة،ج 6، ص 78.
[15]. «زندگینامه زید بن حارثه»، 33225؛ «شأن نزول آیۀ 37 سورۀ احزاب»، 2685؛ «تفسیر آیه 40 سوره احزاب»، 30748؛ «علت کشته شدن ام قرفه»، 109026.
[16]. «اسلام ابوبکر پس از پنجاه نفر»، 48715؛ «اسلام ابوبکر و عمر»، 1348.
[17]. أسدالغابة، ج 3، ص 481؛ البدء و التاریخ، ج 4، ص 145.
[18]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک[تاریخ طبری]، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 2، ص 316، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق؛ البدایة و النهایة، ج 3، ص 28.
[19]. إمتاعالأسماع، ج 1، ص 32 – 33.
[20]. أسدالغابة، ج 3، ص 481.
[21]. إمتاعالأسماع، ج 1، ص 33.
[22]. أسدالغابة، ج 2، ص 467 – 468؛ «طلحه و زبیر»، 2011؛ «آیات نازل شده در باره طلحه و زبیر»، 58443.
[23]. البدء و التاریخ، ج 5، ص 83.
[24]. «اولین نماز جماعت در اسلام»، 50699؛ «علت تأخیر بازگشت مهاجران حبشه به مدینه»، 42775؛ «پاداش خداوند به جعفر بن ابیطالب و عباس(ع) در بهشت»، 82303.
[25]. أسدالغابة، ج 1، ص 341.
[26]. البدء و التاریخ، ج 5، ص 84 – 85.
[27]. همان، ج 4، ص 145.
[28]. همان، ج 4، ص 145.
[29]. همان، ج 4، ص 146.
[30]. ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر(تاریخ ابن خلدون)، تحقیق، خلیل شحادة، ج 2، ص 410، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، 1408ق.
[31]. البدء و التاریخ، ج 4، ص 146.