لطفا صبرکنید
15515
- اشتراک گذاری
وعده دادن به چنین پاداشهایی، نه به عدل الهی اشکالی وارد میکند و نه به تناسب بین عمل و پاداش؛ چون عدالت اگر به معنای قرار دادن اشیا در جایگاه مناسب باشد؛ یعنی بین عمل و پاداش تناسب باید باشد، در این مواردی که ذکر کردید بین عمل و پاداش تناسب وجود دارد؛ چون اولا: منظور این روایات، توجه دادن به ارزش و اهمیت این عبادات است، نه کاستن و پایین آوردن ارزش جنگ و حج؛ بلکه میتوان گفت خود این روایات به صورت غیرمستقیم ارزش و اهمیت جهاد و حج را بیان میکنند که ملاک و معیار برای سنجش دیگر عبادات هستند، چنانکه ما در امور دنیایی میگوییم فلان متاع مثل طلا شده است.
ثانیا: منظور این روایات، جایی است که تکلیف شرعی نسبت به حج، جهاد و... وجود نداشته باشد.
ثالثا: در تناسب نباید تنها کمیت، مقدار و دشواری مادی را ملاک و میزان قرار داد، بلکه تأثیر نیت، خضوع، اعتقادات و معرفت عمل کننده در میزان پاداش عمل بسیار بیشتر از سختی و عظمت مادی خود عمل است. بنابراین، اگر عملی این شرایط را داشته باشد میتواند با اعمالی مثل حج و شهادت برابر شود.
علاوه بر این، بعضی از دعاها و زیارات به دلیل اینکه حاوی معارف دینی فراوانی هستند، تأثیر اعتقادی خاصی دارند، به طوری که از اعمال دیگر که این تأثیر را ندارند ممکن است با ارزشتر باشند.
گفتنی است؛ در زمانی که جنگ و جهاد وجود ندارد و وقت حج گذاردن نیست، معمولا زمینه برای فعالیت شیطان و نیروهای باطل بیشتر فراهم است، و طبع انسان نیز به سوی شهوات تمایل بیشتری دارد، در چنین شرایطی اگر کسی به جای پرداختن به خواستههای شهوانی، با دعا و زیارت و نماز، قلب و جان خود را صفا و صیقلی دهد، باید از معرفت و اخلاص سطح بالایی برخوردار باشد، و چه بسا از کسی که از حج و جهاد انجام میدهد بالاتر باشد.
اما اگر عدالت به معنای ظلم و ستم و پایمال نکردن حقوق دیگران باشد، در اینجا حقی از کسی پایمال نمیشود؛ چون خداوند اگر بر فرض به عملی بیش از تناسب آن پاداش دهد، باعث از بین رفتن حق بندهای نمیشود، به دلیل اینکه ثواب و پاداش، تفضل از جانب خداوند است، نه استحقاق از سوی بنده.
با بیان چند نکته تطابق ثوابهای ذکر شده با اعمال مربوط به آنها روشن میشود:
- ثوابهای الهی بر اساس استحقاق بندگان نیست، بلکه تفضلی است که خداوند بر اساس رفتارهای بندگان در دنیا و قابلیتهایی که کسب کردهاند، به آنها لطف میکند.[1]
بندگان -در صورتی که خداوند به آنها وعدهای نمیداد- هیچ حقی برای دریافت ثواب و پاداش از خدا نداشتند؛ چون تمام اعمالی که در دنیا انجام دادهاند به وسیلهی نعمتهای خداوند بود و خداوند بر اساس رحمت و حکمت خود به بندگان وعدهی اجر و پاداش داده و خود را ملزم به اجرای آن دانسته است. پس این رحمت بیانتها و حکمت کامل الهی است که تعیین کنندهی میزان پاداش اعمال است، نه سختی و راحتی، یا کوتاهی و طول اعمال. بنابراین، زیادی و حتی کمی نعمتها و پاداشهای بندگان که از طرف خدا برای آنها تدارک دیده شده، خدشهای به عدل الهی وارد نمیآورد؛ چون حقی از کسی ضایع نشده، بلکه بیش از حق بندگان به آنها داده میشود.
- دعاها، زیارات و نمازهای مستحبی، در صورتی دارای آن ثوابهای زیاد هستند که تمام شرایط در آنها رعایت شده باشد و ما به برخی از آن شرایط اشاره میکنیم:
الف) ادای همۀ تکالیف و واجبات شرعی: پس اگر کسی در حالی که وظیفهی او جهاد و یا حج است، به جای آنها مشغول دعا و نماز مستحبی شود نه تنها ثوابی به دست نمیآورد، چه بسا گرفتار عذاب الهی گردد.
ب) داشتن معرفت و حضور قلب و اخلاص: چنانکه در روایاتی شرط رسیدن به اجر فراوان بعضی از زیارات، داشتن معرفت بیان شده است.[2] در روایتی امام صادق(ع) فرمود: مردم بر اساس نیتهایشان در روز قیامت محشور میشوند.[3] از همینجا میتوان فهمید مبنای اصلی پاداشهای الهی سختی عمل نیست، بلکه این نیت و اعتقادات بنده است که بسیار بیشتر از سختی و بزرگی مادی عمل در اجر و ثواب آن تأثیر میگذارد.
روشن است تحصیل و به دست آوردن معرفت، اخلاص و حضور قلب کامل، اگر از جنگ و جهاد سختتر نباشد، آسانتر هم نیست. و به همین جهت افراد زیادی در ظاهر در جهاد و حج شرکت میکنند؛ اما افراد بسیار کمی میتوانند قلههای معرفت و اخلاص را بپیمایند. در روایات زیادی معصومان(ع) شیعیان را به زیارت ائمه، به ویژه امام رضا(ع) تشویق کردهاند[4] که از این روایات استفاده میشود که معصومان دو نوع ثواب برای زیارت قایل شدهاند، که ثوابهای آن وابسته به چگونگی انجام زیارت است. بنابراین، یک ثواب ثابت برای زیارت هر کسی وجود ندارد و بیان اینگونه ثوابها بیان قابلیت آنها است، نه بیان ثوابی که تحت هر شرایطی شامل حال عمل کننده میشود.
- بسیاری از ادعیه و زیارات نقش تعیین کنندهای در بیان اصول اعتقادی و گسترش معرفت دینی دارند، و ائمه(ع) در قالب ادعیه و زیارت معارفی را به جامعهی بشریت اهدا نمودند که در قالبهای دیگر ممکن نبود؛ لذا اهمیت دادن به آنها در واقع موجب زنده نگهداشتن جهاد، فرهنگ شهادت، حج و دین و شریعت خواهد شد و درحقیقت این معارف است که حاجی و مجاهد پرورش میدهد.
- در زمانی که جنگ و جهادی وجود ندارد و وقت حج گذاردن نیست، معمولا زمینه برای فعالیت شیطان و نیروهای باطل بیشتر فراهم است و طبع انسان نیز به سوی شهوات تمایل بیشتری دارد، در چنین شرایطی اگر کسی به جای پرداختن به خواستههای شهوانی با دعا و زیارت و نماز، قلب و جان خود را صفا و صیقلی دهد، باید از معرفت و اخلاص سطح بالایی برخوردار باشد؛ و به همین دلیل رسول گرامی اسلام(ص) به عدهای از یاران خود که از جهاد سختی بر میگشتند فرمود: «آفرین بر گروهی که از جهاد کوچک برگشتند و جهاد بزرگ در پیشرو دارند. پرسیدند منظورتان از جهاد بزرگ چیست؟ فرمود جهاد با نفس است».[5]
و شاید یکی از دلایل اینکه ائمه(ع) این همه ثواب برای این دعاها و نمازها بیان نمودهاند، این بود که خواستند بدین وسیله روح جامعه را از گرفتار شدن در منجلاب هواهای نفسانی، که مایهی هر گونه پستی و ذلت دنیا و آخرت است، نجات دهند تا بتونند در آسمانهای معنویت و نورانیت پرواز کنند.
بنابر این، منظور این روایات، توجه دادن به ارزش و اهمیت این عبادات است، نه کاستن و پایین آوردن ارزش جنگ و حج؛ بلکه میتوان گفت خود این روایات به صورت غیرمستقیم ارزش و اهمیت حج و جهاد را بیان میکنند که ملاک و معیار برای سنجش دیگر عبادات هستند، چنانکه ما در امور دنیایی میگوییم فلان متاع مثل طلا شده است.
[1]. نک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 23، ص 361، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[2]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 583، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[3]. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن، ج 6، ص 135، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 4، ص 585، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[5]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 15، ص 161، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.